صفحه اصلی
loading...
 
 
 

خاطرات طنزآمیز جبهه/ شیرکُش هستم قربان! اعزامی از سوادکوه

سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1393
در میان دفتر خاطرات جنگ هشت‌ ساله، تلخی و شیرینی‌هایی به هم گره‌ خورده که بر زیبایی‌های این گنج عظیم می‌افزاید، جنگی که شور و شعور را در هم آمیخت و معاشی از جنس…

رزمندگانی که در حالت سجده به شهادت رسیدند

یکشنبه 7 اردیبهشت 1393
در دوران جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران روحیات شهادت‌طلبانه نیروهای ایرانی بود که دشمن را از رخنه در مواضع رزمندگان خودی ناامید ‌کرد؛ چراکه آنها می‌دیدند با…

پیکر شهیدی که در کوله‌پشتی جا شد

چهارشنبه 27 فروردین 1393
روایتی که ‌خواهیم خواند از تفحص یک شهید توسط پدرش به نقل از آزاده جانباز «احمدزاده» در کتاب اردوگاه 15 تکریت…

قال دوشکا: انا تپ تپ و انتم کپ کپ

سه‌شنبه 29 بهمن 1392
عملیات بدر بود. پهلوی دجله پیاده‌مان کرده بودند. توی خط اگر کله‌مان را می‌بردیم بالا، یا یک قوطی را می‌گرفتیم بالای خاک‌ریز، در یک لحظه ده تا فشنگ به‌ش می‌خورد.…

اسارت گرفتن ۲۰ عراقی با یک چاقو

سه‌شنبه 15 بهمن 1392
بارها شنیده شده است که جوانان و نوجوانان رزمنده با شیوه‌های مختلف چندین عراقی را به اسارت می‌گرفتند و بدون ترس آنها را تا مقر می‌رساندند؛ «علی‌اکبر مختاریان» از…

شهادت در دمای ۲۰ درجه زیر صفر

یکشنبه 6 بهمن 1392
در سرمای بیست درجه زیر صفر جنگیدن خدایی کار شاقی بود خصوصا اینکه منطقه کوهستانی هم باشه و دشمن هم روی ارتفاعات بر ما تسلط داشته باشه. اما جوان‌های این سرزمین نشان…

این آقا پدر من است

یکشنبه 6 بهمن 1392
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس(باشگاه توانا)، این روزها که دفتر خاطرات دوران دفاع مقدس را ورق می‌زنیم، به روایت‌هایی می‌رسیم که خواندن و شنیدن آن راهی از محبت…

خلبانی که در عملیات فتح‌المبین ۵۴۰ عراقی را به اسارت گرفت

چهارشنبه 25 دی 1392
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، سرهنگ خلبان جانباز «ایرج میرزایی» از خلبانان آزمایشی شکاری کبرا در پایگاه هوانیروز کرمانشاه است که از سال 1352 به…

خاطرات فرمانده گردان امام سجاد (ع) از عملیات غرورآفرین کربلای 5

جمعه 20 دی 1392
فرمانده گردان امام سجاد (ع) لشکر 10 سیدالشهدا (ع) خاطرات خود را پس از سال‌ها از عملیات غرورآفرین کربلای 5 تشریح و نحوه شهادت شهیدان ابوالفضل خوش‌اخلاق،‌ علیرضا آملی و…

وقتی کنار شهدا در چادر تعاون خوابیدم

جمعه 20 دی 1392
مجید برای آخرین بار، که به مشهد آمد، تعریف کرد که در یکی از مأموریت‌های گشتی، به همراه بقیه‌ی دوستان در حالی ‌که به شدت خسته بوده اند، به داخل چادری برای استراحت…