اسفندماه سال ۱۳۴۵ آن گاه که زمین سر در دامن فصلی سرد و تهی از سبزی و خرمی داشت عباسعلی با تولدش بهار را به خانواده اش هدیه داد.
آن گاه که به وادی علم قدم نهاد. فقط توانست تا سال اول راهنمایی همراه علم آموزان باشد و پس از آن کمک حال پدر وارد عرصه ی کار شد.
هنـگـام شنیـدن سخنـان مسیحادمی امام امت، همراهی با مریدان او را اختیار نمود تا بنیان استبداد و تباهی را از ریشه برکند و با وجود سن کم در تظاهرات شرکت می کرد.
او که متانت خلق و رأفت نگاهش همراه بزم شادی دوستان بود و کفرستیزی اش مخصوص دشمنان، عاشق امام بود و گوش به فرمان همیشگی او.
با یورش دشمن خونخوار برای بیرون راندن تاریکی از طریق عضویت در بسیج راهی سرزمین نور شد و با عنوان رزمنده در گردان یا مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حماسه ها آفرید و سرانجام در عملیات محرم در منطقه ی عین خوش در حالی که فقط ۱۵ سال و ۸ ماه سن داشت، به لاله های سرخ بوستان الهی پیوست.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به رهروان راه عشق و شهادت. سلام بر سرور آزادگان حضرت حسین بن علی(ع)، سلام به رهبر عظیمالشان انقلاب اسلامی ایران، سلام بر کلیه شهیدان از صدر اسلام تاکنون و سلام بر امت شهید پرور و قهرمان قمشه.
گمان نکنید مادران، شهیدی را دادهاید و یا اینکه تا کنون اکبرتان را از دست دادهاید (به یاد علی اکبر امام حسین(ع) باشید). همین آن ها فقط رفتند تا ما بتوانیم جای آنها را پرکنیم (و از اسلام دفاع کنیم ).
حقیر وقتی که پا به عرصه وجود گذاشتم با خودم عهد بستم که دیگر خامی نکنم.
از پدر و مادرم درخواست میکنم که برای سوگواری من گریه و زاری نکنید که برای امام حسین(ع) و اهل بیتش گریه کنید.
از تمام امت قمشه درخواست میکنم اگر از حقیر بدی دیدهاید مرا حلال کنید.
از مسئولین پایگاه شهید طاووسی درخواست میکنم با توجه به این که من در این پایگاه ساخته شدم، مرا حلالم کنید و برای امام خمینی دعا کنید.
از تمامی خانوادهها التماس دعا
۲۰/۷/۱۳۶۱