طلبة شهید: علی پورقاسمیان استان: اصفهان شهرستان: نجفآباد به سال 1339 در خانوادهای متدین و مذهبی، کودکی با هوش و زیرک به نام «علی» چشم به دنیا گشود که بسیار خوب از این نعمت خدادادی یعنی هوش و استعدادش استفاده نمود تا جایی که از همان ابتدا، در کنار دروس مدرسه، به فراگیری علوم قرآنی نیز میپرداخت و به هم سن و سالانش نیز کم و بیش، قرآن میآموخت. او همواره در مدرسه برای بچهها آیههایی که مضمون آن در مورد انقلاب بود تلاوت میکرد، و به خاطر همین کارش حدود ده روز او را از رفتن به مدرسه منع کردند و بعد با ضمانت یکی از بستگان، دوباره وارد کلاس درس شد. در روزهای پر تب و تاب نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی به پخش اعلامیه، کتاب و ... میپرداخت که در همین رابطه، دستگیر و پس از مدتی حبس، آزاد شد و دوباره با جرأت فراوان همان روزی که از زندان آزاد شده بود، به انجام فعالیتهای انقلابی مشغول گشت. آری، روح بیقرار و پر تب و تاب او پس از اخذ دیپلم، با وارد شدن به حوزه علمیه اندکی آرام گرفت. حجرههای نورانی مدرسه علمیه حجتیة قم اولین آشیان این پرستوی مهاجر بود و در این عرصه هم، با جدیت به تلاش و کوشش پرداخت و الحق که بسیار موفق هم بود. در و دیوار مدرسه هنوز آن راز و نیازهای شبانه و سر و سرهایی که او در نیمههای شب با خدا داشت را از یاد نبرده است. روح مخلصانهای که در انجام امور عبادی، اجتماعی و ... داشت، همه اینها باعث شد تا او هم مرتبه با اولیاء و انبیاء و صلحا شود و به چشم مولا و سرور خویش آید. در طی مدتی که در حوزه مشغول خواندن دروس حوزوی بود، بر حسب وظیفه گاهی نیز برای امر مقدس تبلیغ به شهرهای مختلف سفر میکرد، از جمله مدتی را در شهرکرد به تبلیغ و ارشاد مردم پرداخت. مدتی نیز به نقاط دور دستی چون مهاباد سفر مینمود و مخلصانه و فقط برای کسب رضای خدا تلاش میکرد. با آغاز جنگ تحمیلی، علی شور و اشتیاقش برای رفتن به تبلیغ به خصوص در مناطق جنگی صد چندان شده بود و بدین ترتیب در آخرین سفری که به شهرستان سرپلذهاب برای امر ارشاد و تبلیغ و روحیه دادن به گروهی از رزمندگان رفته بود، آنزمان که یکی از دوستانش تیر میخورد برای آوردن او به منطقهای امن به جلو میرود و سرانجام خودش مستقیماً هدف تیر دشمن قرار میگیرد و شربت گوارای شهادت را مینوشد. آری، علی اینگونه با فداکاری و ایثار به شهادت رسید و پیکر غرق به خونش حدود یکسال بر بلندای ارتفاعات «بازیدراز» باقی ماند تا تمام کور دلان عالم بدانند که این نوجوانان، چگونه درس ایثار و عشق را در دانشگاه خاکی جبهه فرا گرفتهاند. پس از یک سال پیکر پاکش را به زادگاهش منتقل میکنند تا در گلزار شهدا کنار دیگر یارانش آرام آرام عطر افشانی کند. «روح پاکش شاد و راهش پر رهرو»
بسم الله الرحمن الرحیم
«طلبة شهید : علی پور قاسمیان»
دنیا ]محل[ محل زندگانی نیست مگر چیزی بازیچه ای و هزلی و همانا سرای آخرت بهتر است برای کسانی که تقوی پیشه کردند آیا تعقل نمی کنید. جز این نیست که حیات و زندگی دنیا بازیچه و هوسرانی است و اگر بخدا ایمان اوردید و تقوی پیشه کنید پاداش اعمال شما را می دهد و از اموال شما چیزی نمی خواهد. «محمد/ 36» گر چهد کنی و عازم راه شوی از شیب و فراز راه آگاه شوی بر قله «فتح » مینشینی تو ، اگر فریاد گر «نصر و من الله » شوی ای خلق بهوش تا کهخامتنکنند با وسوسه رخنه در مرامت نکنند این مدعیان خلق غلام خصمندهمه هشدار که چون خویشغلامتنکنند الان که دارم این وصیت نامه را می نویسم، هیچ دلبستگی بدینا ندارم و فقط به امید خدا و برای خدا به جبهه می روم برای سربلندی اسلام و مسلمین برای پیروزی امت مسلمان به رهبری زعمیم عالیقدر حضرت ایت الله العظمی نایت الامام خمینی خداوند انشاء الله اعمال ما را قبول کند و این جان ناقابل ما که از خود اوست قبول کند که درراه اسلام فدا کنیم ، انشاءالله فقط چند تذکر کوتاه . 1ـ از پدر و مادر عزیزم تشکر می کم که از اول مرا به مبادی اسلام آشنا کردند و توانستم بفهمم که باری چه به دنیا آمده ام و از آنها می خواهم که مرا ببخشند که در مقابل زحمات آنها نتوانستم کوچکترین جبرانی بکنم . 2ـ از برادران و خویشاوندان و نزدیکان همه می خواهم که در راه اسلام و اعتلای کلمه حق گام بردارند و کمی از خود سستی نشان ندهند و فقط دست از توسل امامان و دعا و قرآن برندارند و برای من حقیر هم طلب مغفرت کنند 3ـ از عموم مردم می خواهم که پای سختیها بایستید و بیاد اورند شعب ابوطالب را در زمان صدر اسلام که چه سختیهائی بر مردم سملمان گذشت و از روحانیت اصیل که در رأس آن ولایت فقیه است پشتیبانی کنند و زحمات انها را ارج نهند. 4ـ مردم مسلمان نگذارند در شهرستان فساد اخلاق رواج پیدا کند و کم کم جوانان ما به انحراف کشیده شوند و در اخر سر از شرق و غرب در اورند و هر چه بیشتر همگی تقوی را پیشه کنند . 5ـ از برادران طلبه ام می خواهم که کتب نیمه کاره ام را تمام کنند و با جدیت بیشتر و قاطعیت درس بخوانند ، امیدوارم که تاظهور حضرت امام دوازدهم حجه بن الحسن العسکری علیه السلام انقلاب ما ادامه پیدا کند و هر چه بیشتر در تحکیم حوزه های علمیه این مکتب امام جعفر صادق علیه السلام بکوشید تا هر چه پر محتوی تر بشود . 6ـ از عموم مردم می خواهم که از امام امت تا آخرین قطره خونشان دفاع کند و این سنگر ولایت فقیه که ریشه یافته و درست شده از متن اسلام اصیل است دفاع کنند و بدانند که حکومت (الله ) از پیغمبران شروع شده و بعد امامان معصوم علیهم السلام وبعد درزمان غیبت امام زمان توسط ولایت فقیه که همان جانشین امام زمان است ،حکومت اسلامی اداره می شود ، تا خود امام علیه السلام ظهور کند . در پایان می خواهم که اگر حقی از کسی از طرف من ضایع شده ببخشید ، اگر کوچکترین برخوردی با کسی داشته ام که از دست من ناراحت شده اند حلالم کنند ، خداوند ما را ببخشد وبا رحمتش با ما رفتار کند نه با عدالتش . خدایا ، امام ما را تأیید بفرما و به عمرش بیفزا و عمر او را چون عمر نوح طولانی کن و دیگر علماء بزرگ ما که دلشان به حال اسلام می سوزد برای اسلام و خدمت به مسلمین نگهدار . خداوندا! دولت اسلامی ومردمی آقای رجائی و مجلس شورای اسلامی و سپاه و ارتش اسلامی ما را هر چه بیشتر مستدام کن و کسانی که می خواهند روح اسلام را از این ارگانهای مردمی بگیرند و نگذارند خط اسلام را بپیمایند رسوایشان کن و به خود اینها هم توفیق هدایت را و مسئولیت بیشتر را عطا بفرما . خداوندا ! شهادت ما را قبول کن و برای من هم تأکید می کنم گریه نکنید برای امام حسین (ع) و اصحابش گریه کنید