محسن در سال 1346 در اصفهان دیده به جهان گشود .اتکا به نفس از کودکی در او مشهود بود و زبانزد اقوام و نزدیکان .وی پس از طی دوران دبستان و راهنمایی وارد دبیرستان شد و تا آن زمان بارها به بسیج مراجعت کرد تا به جبهه های نور علیه ظلمت اعزام شود ،ولی به علت کمی سن از پذیرش وی خودداری کردند . بالاخره او پس از آموزش امداد گری از طریق هلال احمر به جبهه عزیمت کرد و همزمان درسش را نیز ادامه داد . پس از اخذ دیپلم ریاضی فیزیک در رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد . در زمان دانشجویی دوباره راهی جبهه شد . پس از حدود 8 بار اعزام به مناطق غرب و جنوب برای آخرین بار به عنوان رزمنده خط شکن به جبهه رفت و در عملیات کربلای 4 مفقود گردید .
گوشه ای از وصیتنامه محسن
اسلام برنامه ی زندگانی ماست. با مطالعه و تفکر و تعقل دقیق در جنبه های قانون و ابعادمختلف این دین حنیف باید آن را شناخت، هرکس خود را مسلمان می داند، باید در حد کفایت ازمواضع سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، عبادی، اقتصادی و غیره آن آگاهی داشته باشد تا بتواند درزندگی نقشی فعال و مثمرثمر داشته باشد.
حضرت حق برای هدایت بندگانش، پیامبران و به دنبال آنها ائمه معصومین را مأمور کرد تامردم را به عدل دعوت کنند و آدمیان را از بدی و گمراهی بر حذر دارند و در تعاقب راه، وظیفه ارشاد و سرپرستی به عهده ی خلیفه ی برحق و ولی فقیه گذاشته شد تا مسلمانان از گمراهی،تفرقه و ضلالت به دور باشند. پس ای مسلمانان، ولی فقیه را گرامی دارید که خیر و سعادت شمادر همین است، همواره در پی او باشید و فرمان او را فرمان مستقیم الهی بدانید.
ای خدای بزرگ، تو را سپاس می گوییم که به ما توفیق جهاد عنایت کردی. معبودا، برای ماشکست یا پیروزی فرقی ندارد. آنچه مهم است رضای تو و انجام وظیفه انسانی است. اگر پیروزشدیم ما را از غرور و کبر و اگر شکست خوردیم از نتیجه کار و ذلت در امان دار. خدایا، به ماتوفیق ده که همواره رضای تو در نظرمان باشد و همواره عشق تو در وجود ما شعله بکشد وهمواره تو را بطلبیم و تو را بخواهیم.
بارالها، ما در جستجوی حقیقت و رسیدن به فلاح هستیم، راه را به ما نشان ده و مارا در این راه دستگیر باش. ما را از دست یازیدن به معاصی دور دار. پروردگارا، ایمانی قوی بر عالمیان عطافرما.