برادر شهید عباس رجایی در سال 1346 هجری شمسی در نججف اشرف چشم دیده به جهان گشود وی در خانواده ای مذهبی پرورش یافت و دروس ابتدایی را در همان جا با موفقیت گذراند در زمان کودتای حسن البکرکه تقریبا دو سال بعد از آن بود که رژیم منحوس آن زمان آنرا را از عراق بیرون کردند و آنان روانه ایران شدند و تا حدود پنج سال که بقیه دروس ابتدایی را میگذرانید که با دعوت عده ای از خویشاوندان عراقی به عراق بازگشت و نزدیک چهار سال در آنجا به سر برد تا اینکه رژیم ملعون و صهیونیستی بعث عراق آنانرا آواره ساخت و مجددا به ایران مراجعت نمودند و در شهر شهید پرور اصفهان سکنی گزیدند. برادر شهید عباس رجایی دوره راهنمایی خود را در مدرسه راهنمایی امیر کبیر با موفقیت پشت سر گذاشت در آبان ماه سال 1361 بود که با عده ای از دوستان خویش روانه کردستان شد تا به مردم محروم و مستضعف آن دیار خدمت کند پس از مبارزاتش در کردستان زخمی شد و به اصفهان آمد برادر شهید عباس رجایی فرزند بزرگ این خانواده بود. در مهرماه سال 1362 بود که در مدرسه علمیه امام صادق (ع) اصفهان ثبت نام کرد و در حدود 5 ماه در این مدرسه مشغول آموختن معارف اسلامی شد که سرآغاز عملیات پیروزمندانه خیبر بود که روانه جبهه های حق علیه باطل شد و در حدود یازده ماه با صدامیان کافر در نبرد بود. که سرانجام در عملیات پیروزمندانه بدر در سن 17 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل گردید. او از همان آغاز کودکی به امامان مخصوصا سرور شهیدان حسین بن علی عشق می ورزید و همیشه دوست داشت در راه حسین قدم بردارد و عاقبت جان عزیزش را در راه تحقق پیدا کردن این آیه شریفه که می فرماید : صرف نمود از خاطراتی که می توانیم برای شما عزیزان بیان نماییم اینست که مدام از کربلای حسین سخن به میان می آورد و می گفت در نجف اشرف که مردم پشت سر رهبر که در آن موقع تبعید بودند در نجف نماز خوانده ام و دست و صورت امام را بوسیده ام. آری یاران حسین (ع) و تداوم دهندگان راه آن سرور شهیدان از همان کودکی معلوم و مبین است که عاشق حسین و اسلام می باشند و عاقبت هم در راه حسین به ملکوت اعلی پیوست. برادر شهید عباس رجایی شخصی زرنگ و با هوش و کنجکاو بود از نظر عبادت نظیر دعای توسل ، دعای کمیل اهمیتی خاص می داد و دیگران را هم به این کار تشویق می نمود گاهی اوقات در مسجد دعای توسل برپا میداشت و در دعاهای کمیل که در گلزار شهیدان برپا میشد شرکت می کرد و در کنار شهیدان طلب مغفرت می نمود و این دعا را زیر لب زمزمه می کرد : > و فعالیتهای او آنقدر زیاد بود که قلم قدرت نوشتنش را ندارد او همیشه از تائید کنندگان ولایت فقیه بود و جالب این است که او هر موقع در اصفهان بود نماز جمعه او ترک نمیشد و همیشه دیگران را به شرکت در نماز جمعه تشویق می نمود.
بسم رب الشهداء و الصالحین
انا لله و انا الیه راجعون
الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عند الله و اولئک هم الفائزون
آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا به مالهایشان و جانهایشان بزرگترند به مرتبه نزد خدا و آنها رستگارانند.
با نام الله هستی بخش روح الله و پاسدار حرمت خون شهیدان. درود و سلام خداوند بر تمامی انبیاء و اولیاء الله از حضرت آدم تا حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی (ص) و با درود و سلام بر امام زمان منجی عالم بشریت مهدی موعود (عج) و درود و سلام بر نائب برحقش امام امت بت شکن قرن ابراهیم زمان حامی مستضعفان امام امت خمینی کبیر و درود و سلام بر تمامی شهیدان راه حق و حقیقت و درود و سلام بر تمامی خانواده های شهدا و اسراء و مفقودین و مجروحین و معلولین و درود و سلام بر شما امت حزب الله و همیشه در صحنه و درود و سلام بر تمامی رزمندگان غیور اسلام که هر لحظه با رزم خود حماسه ای می آفرینند سخنم را آغاز می کنم.
خداوندا ما را به راه راست هدایت کن تا جانمان را در راهت هدیه کنیم. خداوندا به ما قدرت و مقاومتی عطا کن تا قدرت خدائیت را به همه عالم نشان دهیم. خداوندا شهامتی به ما عطا کن تا شهید شویم و شهادتی نصیبمان کن تا شهیدی شاهد باشیم. خدایا با نام تو شروع می کنم و با یادت حرکت می کنم ، شکر و سپاس خدای را که به این بنده حقیر و گناهکارش توفیق داد تا اندکی از عمر خود را در راهش قدم بردارم و در این راه جان ناقابل خود را در راه خدا بدهم ، خدایا مرا ببخش و اگر به درجه شهادت رسیدم مرا با شهدای مخلص خودت در بهشت محشور گردان.
ای برادران و خواهران تقوی را پیشه همه کارهای خود قرار دهید که خداوند می گوید > در امام امت بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و سخنان گوهر بار او را بدقت گوش کنید و به آنها جامه عمل بپوشانید که راه رستگاری همین است ، استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردها است برای تعجیل در فرج آقا امام زمان دعا کنید و برای زنده ماندن و سالم بودن قلب تپنده اسلام و دلسوز مستضعفین جهان امام امت خمینی کبیر دعا کنید و از خداوند بخواهید که عمرش را طولانی کند همچنانکه پشتیبان امام و ولایت فقیه بوده اید باشید و هیچوقت از ولایت فقیه و روحانیت مبارز و در خط امام دست نکشید و نگذارید دشمنان اسلام بین شما تفرقه بیندازند و بین شما رخنه کنند و شما را از ولایت فقیه و روحانیت جدا کنند ، مبادا خدای نکرده مانند اهل کوفه شوید که انشاء الله میدانم نمی شوید و دور امام و یاران صدیق و با وفایش را خالی نکنید و آنها را تنها نگذارید بدانید آن روزی که امام تنها بشود روز شکست ولایت است و اگر ولایت شکست خورد اسلام شکست می خورد و اگر اسلام شکست خورد روز بدبختی مسلمانها و روز جشن ابر قدرتها است. برادران عزیز همواره تقوا را پیشه کنید و به یاد خداوند متعال باشید و مواظب باشید ظواهر زندگی مادی شما را نفریبد همه ما پس از مدتی زندگی باید این سرا را ترک کنیم. ای برادران غیور مبادا در رختخواب ذلت و در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت و حسین (ع) در میدان نبرد شهید شدند پس ای برادران و ای پدران حضورتان را در جبهه های نبرد حق علیه باطل ثابت نگهدارید و جبهه ها را خالی نکنید تا انشاء الله به پیروزی نهایی برسیم در نماز جمعه ها شرکت کنید این نماز جمعه ها است که ما را تا حال نگهداشته و ما را با هم متحد و یک صدا کرده است پشتیبان نمایندگان امام و امام جمعه های خود باشید چون اینها یاوران و بازوان امامند. ای مادران می دانم که سخت است ولی مبادا از رفتن فرزندانتان و جگر گوشهایتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب حضرت زینب را بدهید که تحمل 72 شهید را در کربلا نمود از امت شهید پرور می خواهم که دعای به امام و رزمندگان اسلام در راس همه دعاها قرار بدهید.
با سلام بر پدر و مادر عزیز و مهربانم سلامتی شما را از درگاه ایزد متعال خواستارم از خداوند برایتان صبر و اجر جزیل خواستارم پدر و مادر عزیزم اگر چه من میروم و از شما جدا می شوم اما شما ناراحت نشوید و اینرا بدانید که من امانتی در نزد شما بوده ام و باید میرفتم. از شما والدینم میخواهم که مرا ببخشید چون من در طی زندگی کوتاهی که با شما داشتم برای شما یک فرزند خوب نبودم و شما را اذیت کردم از پدر و مادرم میخواهم که بعد از نمازها و دعاهایی که می خوانند از خدا برایم طلب عفو بخشش کنید. مادرم خدا را شکر کن چون امانتی را که از جانب خدا به تو محول شده بود خود تربیت کردی و امانت را صحیح و سالم به صاحب اصلیش که همان خداوند است برگردانیدی.
مادر عزیزم مبادا صبرت لبریز شود تو باید شاد باشی که فرزندی را در راه حق و اسلام داده ای ، مادرم غم مخور وبرای من گریه نکن و اگر خواستی گریه کنی برای حسین و علی اکبر حسین و عباس و تمام یاران حسین گریه کن ، از برادران و خواهرانم می خواهم که اگر من با آنها رفتار ناشایسته ای داشته ام و از دست من نگران شده اند مرا ببخشند و برایم از خداوند طلب مغفرت کنند از خواهرانم می خواهم با رعایت حجاب اسلامی خود پیام زینب گونه ای که بر گردنشان است به تمام جهان برسانند از تمام دوستان و آشنایان و رفقا و خویشاوندان می خواهم که اگر بدی از من دیده اند مرا حلال کنند و از خدا برایم طلب آمرزش کنند. امیدوارم که بعد از من اسلحه من بر زمین نماند و برادران ودوستان و آشنایانم اسلحه من و تمامی شهدا را به دوش بگیرند و لباس رزم من را بر تن کنند و با دشمن صهیونیسم بجنگند و هرگز تسلیم و با آنها سازش و صلح نکنند و نگذارند به کشور اسلامی ما دیگر هجوم آورند اگر فیض شهادت نصیبم شد آنان که پیرو خط خونین امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر جنازه من و در مراسم من حاضر نشوند اما باشد که خون های شهدا آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند شعار همیشگی یادتان نرود به امید پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل و آزادی کربلا و قدس عزیز و آزادی اسرا و پیدایش مفقودین و شفای مجروحین و معلولین با شما خداحافظی می کنم. "من الله التوفیق"
برایم یک سال نماز بخوانید و یک ماه روزه بگیرید مقدار پولی که دارم خمسش را به نماینده امام و امام جمعه شهر شهیدان آیت الله طاهری بدهید.
در نبر حق وباطل داشتم مادر امید
گردم اندر راه قرآن چوت علی اکبر شهید
تو شوی در محضر زهرای اطهر رو سفید
گر پیامم را رساند سوی امت خواهرم
هر زمان مادر نمودی یادی از فرزند خود
گریه کن بر قاسم و اکبر ای نیکو نهاد
کن رفیقان مرا تشویق از بهر جهاد
تا بیایند آن عزیزان در کنار سنگرم
خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
از عمر ما بکاه و بر عمر رهبرا فزا
رزمندگان اسلام پیروزشان بگردان
زیارت کربلا نصیبشان بگردان
مجروحین و معلولین شفا عنایت فرما
اسرا جند الله آزادشان بگردان
عباس رجایی