جزو اولین کسانى بود که با تشکیل جهاد سازندگى در آن نهاد ثبت نام و با خلوص نیت فعالیت کرد . در عین وقار ، یک لحظه آرام و قرار نداشت. بچه ها را در مسجد روستاى جلال آباد جمع مى کرد و براى آنها کلاس قرآن مى گذاشت . بچه ها او را دوست داشتند . همواره سفارش مى کرد ، گاه گاهى بروید و از خانواده شهدا احوالپرسى کنید . مى گفت : »چون خودم با یتیمى بزرگ شده ام دوست دارم زنده باشم و به اسلام خدمت کنم « ؛ اما مصلحت آن بود که شهادت نصیبش شود چرا که همه وجودش را به پاى اسلام گذاشته بود .
این شهید بزرگوار در دوران انقلاب نیز نقش ارزشمندى در راهپیمایى ها و شعارهاى ضد دیکتاتورى پهلوى داشت . شهید جلالى تحصیلات حوزویش را در مدرسه علمیه آیت الله ریاضى نجف آباد شروع و ادامه داد و آخرین صفحه کتاب زندگیش در عملیات بدر در شلمچه ورق خورد .
انشا ءالله در راه خدا زندگ ىام را به پایان م ىرسانم ... با نثار مال و جان خود در راه خدا، سعادت دنیا را براى خود به ارمغان آورید تا خدا شما را دوست داشته باش د.