»...دشمن بعثى قايق را شناسايى كرده بود. با آرپى جى، دوشكا و تيربار به طرف ما نشانه مى رفت. محمّد با سرعت قايق را زير آتش دشمن حركت می داد. در چند قدمى دژ عراقى ها موتور قايق با سيم خاردارها درگير شد، همه مضطرب بوديم و او بود كه با شجاعت و متانت سي مها را جدا و موتور را آزاد كرد... .« ...هور الهويزه بود و آتش سنگين خمپاره ها. چند نفر از بچه ها، روى پل مجروح شده بودند. هيچ كس جرأت حركت نداشت. محمّد داوطلب شد به طرف آنها برود. قايق را به سمت خندق پيش راند و بعد، در حال حمل مجروحان خود زخمى شد... . شجاعتش زبانزد همه بچه ها بود. همينطور خونسردى، دقت، درايت در حل مشكلات. در عبادت هم كه اهل نماز شب بود و سجده هاى طولانى! او كشاورز زاده و كمك كار پدر بود. از همان نوجوانى مسائل دينى را رعايت مى كرد.
اولين بار به يكى از جبهه هاى ايلام اعزام شد. بعد هم در عمليات والفجر مقدماتى شركت كرد كه تأثير بسيارى بر اخلاق و معنويت او گذاشت. پس از بازگشت به اصفهان به عشق كسب معارف اهل بيت(ع) در مدرسه امام صادق(ع) ثبت نام كرد و به علوم حوزوى پرداخت و در اين ميان بارها در مسير حوزه و جبهه تردد داشت تا سرانجام به فيض عظيم شهادت رسيد.
...خوش دارم كه عرفانى پيدا كنم و تمام سختیها برايم آسان شود و تمام آسانیها برايم سخت و بدين وسيله با سرعت زيادى به سوى تو بيايم.