احمد خطیبی، فرزند مصطفی و ملک ابن یمین، در بیست و پنجم تیر ماه سال 1342 در اصفهان به دنیا آمد.
دوره ابتدایی را از سال 1347 تا سال 1351 در مدرسه الله وردیخان گذراند. علاقه زیادی به درس داشت و درسش خوب بود. دوره راهنمایی را در مدرسه ششم بهمن از سال 1351 تا 1354 و دوره
دبیرستان را از سال 1354 تا 1358 در دبیرستان صارمیه گذراند.
جزو اولین گروهی بود که به سیستان و بلوچستان و سپس به کردستان و بعد از آن به جنوب رفت . با وجود اینکه سال چهارم دبیرستان را می گذراند، درس را رها کرد و برای دفاع از انقلاب رفت. هدفش از رفتن به جبهه فقط عشق به امام و اطاعت از فرمان و دستورات امام بود . او جبهه را بهترین مکان جهت رشد و تعالی خود م یدید. روحانیت و معنویت جبهه او را جذب کرده بود و مسیر شهادت را طی می کرد.
از جمله مسئولیت هایش در جبهه فرمانده گردان های موسی بن جعفر(ع)، امام حسین(ع) و محمد رسول الله(ص) و فرمانده محور بود . از نیمه سال 1359 تا خرداد ماه سال 1364 در جبهه به مبارزه پرداخت.
در عملیات طریق القدس با توکل به خدا مبارزه می کرد و پیش می رفت که تانک ها عقب نشینی کردند و محاصره شکسته شد و در همین عملیات بود که از ناحیه دست مجروح گشت.
احمد خطیبی در عملیات هایی که در آن شرکت داشت، 5 بار مجروح شد و در بیمارستان های صدوقی، شریعتی، حاج آقا مصطفی خمینی و بیمارستان چمران بستری شد.
در عملیات محرم شرکت کرد. او معاون گردان بود . وقتی در عملیات فرمانده گردان و معاون اول گردان شهید شدند، فرماندهی گردان را به عهده گرفت و در حفظ تپه های 175 کوشید.
احمد خطیبی در تاریخ 64/3/21 در جاده خندق و مصادف با 21 ماه مبارک رمضان به شهادت رسید.
وصیت نامه: شهید احمد خطیبی
"بسمه الله الرحمان الرحیم"
و لا تحسن الذین قتلو فی سبیل ا...امواتاو...
هرگز نپندارید آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند بلکه زنده اند و نزد پروردگار خویش روزی می جویند . "قرآن کریم"
اسلام نیمه جان شد و از قالب اصلی اش خارج شد و بصورت افیونی برای فریب وبه خاموشی کشاندن امتهای مسلمان در دست جهانخواران و عمالشان در آمده بود . اسلام را از محتوا خارج کرده بودند اسلام را از اسلام گرفته بودند خدا را از اسلام گرفته بودند و بتهایی نظیر زمان جاهلیت و بلکه صد چندان بدتر جانشین آن کرده بودند. اسلام می رفت تا در مرداب کفر و فساد که غرب و شرق برای ما به ارمغان آورده بودند بگندد و فنا شود که مردی از سلاله یامبر و علی مردی با خون جوشان حسین چون نوری بسان سیلی بر این مرداب تاخت و آن را از این مرداب نجات داد . حرکتی و جنبشی از نو در آن پدید آورد و سد های کفرو
شرک و الحاد و فساد و دیگر مظاهر شیطان را در هم کوبید و خرد کرد. اسلام دوباره زنده شد و چون سیلی به حرکت در آمد و این برای جهانخاران نشانه طوفانی بود که در آن خرد و نابود خواهند شد. چاره چه بود؟در فکر چاره افتادند و با انواع نیرنگ ودسیسه در هر گوشه از این آب و خاک سعی در زدن ضربه ای بر این سیل کوبنده را داشتند. ولی خون جوشان جوانان پاک باخته پیرو و مقلد خمینی بت شکن این دسیسه ها و نیرنگها و تو طئه ها را خنثی کرده و بر کوبندگی این سیل می افزود. عمال داخلی شان را بکار گرفته هر روز و هر ساعت در گوشه ای از این آب و خاک تو طئه ای را ایجاد کرده و سعی در نابود کردن این حرکت را نمودند. گاهی نیز خود به قدرت نمائی می پرداختند. ولی ما امیدمان به خدای یکتا بود وهست. این ابلهان میدانستند که آفریننده این جهان پشتیبان ماستو اینان نمیدانستند که سینه های سپر شده جوانان مسلمان سپر گلوله هایشان است و مشتهای گره کرده شان و فریاد الله اکبر که از حلقومشان در می آید کوبنده شان است . اینان نمی دانستند و نخواهند دانست که از هر قطره خون جوانان این وطن رزمنده ای بپا می خیزد و پرچم ا...اکبر قیام خمینی را در دست می گیرد و راه شهیدان به خون غلطیده این انقلاب را ادامه می دهد . آنگاه که از عمال داخلی شان ما یوس شدند به آخرین تیر ترکش کمان خود رجوع کردند و صدام کافر ملحد را و این سگ خوار زنجیر شان را به جای این انقلاب انداختند و چه خوش خیال و خوش خواب در دندانهای این سگ را خرد کرد و موقعی که سگ زنجیر یشان را شکست خورده یافتنه بودند در این خط یعنی خط لیبرالیسم سعی در وارد آوردن کو بنده ترین ضربه بر این انقلاب را نمودند و آخرین نیرو یشان را در این راه بکار بسته یعنی از سوی در جبهه های خارجی یعنی در مرز ها توسط صدام یزید کثیف و از داخل توسط ساز مان های با صطلاح مجاهدین خلق ؤپیکارؤرنجبران نهضت با صطلاح آزادی جبهه ملی ساوا کیها سر مایه داران مال باخته در اثر انقلاب که از روند کوبنده این انقلاب به هراس افتادند که همه و همه در خط لیبرالیسم تجمع کرده بودند و سعی در وارد آوردن کوبنده ترین ضربه خود بر پیکر این انقلاب کرده بودند و چون نمی توانستند توسط لیبرا لها مستقیما شخص امام را مورد حمله قرار دهند اطرافیان امام را زیر فشار قرار داده اند و به باد تهمتهاو فحشها و ناسزا ها گرفته اند از سوئی سعی در لکه دار کردن نهادهای انقلابی یعنی سپاه پا سداران و دیگر نهادهای انقلابی را گرفته اند چونکه با نابودی اینها شخص امام تنها می ماند و اینان به راحتی می توانند به نیت پلیدشان دست یابند
و تاکنون نیز چه ماهرانه در راه به ثمر رسیدن نقشه پلیدشان پیش رفته اند ولی غافلند از اینکه همان خونی که جلوی تو طئه اربابا نشان را گرفت جلوی دسیسه آنان را نیز خواهند گرفت . برادران عزیز وصیتم به شما ادامه آگاهانه خط امام است . امام را رها نکنید قدر وجود پاکش را بدانید. برادران عزیز امام را ناراحت نکنید و راهش را ادامه دهنده با شید . برادران عزیز و خواهران عزیز اجازه ندهید که امام و اطرافیان او را بکوبند. برادران عزیز میدان میدان امتحان حق و باطل است میدان آزمایش مردان حق است . از این میدان کار زار پیروز در آئید. خون شهیدانمان را پاسدار باشید و ضد انقلاب را از انقلابی باز شناسید وصیتم به شما همین است و این نه وصیت من بلکه پیام خون شهیدان این خاک است . پیامی است که از حلقوم یکایک این شهیدان در می آید ندائی است که از پیکر های پاره پا ره شده این شهیدان بر می خیزد. به این ندا لبیک گوئید که این ندا همان ندای امام است . برادران امام را در یابید که اسلام زنده است. برادران مواظب باشید دشمن ماهرانه نیرنگ میزند مواظب باشید فریب نیرنگهایشان را نخورید . برادران پاسدار خون شهیدان باشید پویای خط خمینی کبیر باشید پرچمی را که از دست ما بر زمین می افتد شما بر گیرید و با ندای خروشان و کوبنده ا... اکبر به جندا... بپیوندید وصایای امام را بدقت گوش فرا دهید و بکار ببندید . خود را فراموش کنید و خدا را در یابید . بر نفس خویش لگد زده و آنرا به گوشه ای پرتاب کنید و بسوی ا... پیش روید قرآن را بخوانید برای روشن شدن راه قرآن بخوانید نهج البلاغه را بخوانید اینها را در یابید . برادران در یابید پیام ما به شما فقط ادامه راه امام است . پیام ما به شما پشت سر امام حرکت کردن است و دیگر هیچ. هوشیار باشید که فریب نخورید جبران اشتباه شما بسیار مشکل است و مصیبت وارده در اثر اشتباه شما بسیار سنگین مواظب باشید مورد لحن و نفرین نسلهای آینده قرار نگیرید. قیام ما نور امیدی است در دل تمام مستضعفین و مسلمانان جهان این نور را خاموش نکنید که از انسان ما بدور است.
" والسلام"