اولين حركت جهادگرانه اش را در سال 60 آغاز كرد و راهى مريوان در استان كردستان شد. شش ماه در آن خطه مجاهدت نمود و پس از مدت كوتاهى كه در كنار خانواده بود، براى يارى رساندن به رزمندگان اسلام به جبهه جنوب رفت و هشتاد روز در جنگ حضورى فعال و مبارزه اى چشمگير داشت.
هنگامى كه به مرخصى آمد با علاقه اى كه به معارف اسلامى در او بود، در مدرسه علميه آيت الله يثربى كاشان ثبت نام نمود. سه ماه مقدمات را فرا گرفت و بار ديگر شور و شوق جهاد او را بر انگيخت تا در عمليات رمضان شركت كند. اين نوبت نيز بيش از دو ماه طول كشيد و آخرين اعزامش با نواى رحيل قافله عشق در عمليات والفجر 3 بود كه پس از بيست روز مبارزه و رشادت،
شمع پرفروغ شهادت را در وجودش افروخت و بر خوان نعم الهى براى هميشه ميهمان گشت. وجود
اين طلبه مجاهد چنان اثر گذار بود كه هر بار كه به جبهه مى رفت تعدادى از جوانان محل با او همراه می شدند.
براستى كه كسى را جز او ندارم تا بر روى صفحات سياه زندگانيم خون خورشيدى رنگ شهادت را بلغزاند و آنان را محو گرداند... خداوندا رحمتى كن... تا قلبم مالامال از عشق تو باشد.