شهید محسن داوودی دهاقانی در فروردین سال 1339 در شهر آب ادان چشم به جهان گشود . دوران تحصیل خود را در تهران و اصفهان سپری کرد و پس از موفقیت در کنکور دانشگاه، در سال 1357 در رشته فیزیک مشغول به ادامه تحصیل شد.
وی در مبارزات ملت مسلمان ایران، پیش از پیروزی انقلاب ، فعالانه شرکت می کرد ؛ به طوری که یک بار توسط عمال رژیم ستمگر پهلوی دستگیر شد. محسن به دلیل عشق بی حدی که به اسلام و امام، و خدمت به جمهوری اسلامی داشت در آبان 1358 با ارائه تقاضای انصراف به دانشگاه، داوطلبانه به خدمت سربازی رفت. وی معتقد بود که این جنگ حسینیان است با یزید زمان؛ و این آزمایشی است الهی و باید از آن سربلند بیرون آمد. او در چند حمله شرکت داشت و با تشکیل گروهی از برادران سپاه و ارتش و بسیج، برای حملات چریکی آماده شد . بالأخره در 11/6/60 در حالی که تمام وجودش را عشق به الله فراگرفته بود ، به فرماندهی یک گروه چریکی به نام ابوذر، با ذکر نام الله به قلب دشمن دین مبین اسلام و انقلاب یورش برد و در صحرای سرخ و سوزان ایران، در جبهه بستان همانگونه که میخواست آب حیات را نوشید و به لقاءالله پیوست.
بسم الله الرحمن الرحیم
درود خدا بر محمد(ص) و بر آل محمد علیه السلام و بر خمینی از تبار محمد (ص)، درود خدا بر شهدای اسلام آنان که با نثار خون خود از راه خدا پاسداری کرده و راه های باطل را به نیستی می کشانند.
در ابتدای سفارش وصیت خود، خطاب را با پدر و مادر عزیزم دارم که اگر اکنون توفیق این فضیلت بزرگ یعنی جنگ در راه خدا پیدا کردم، بی شک به خاطر پرورش در دامان پاک شما بوده و تشویق و ترغیب شما در راه ایمان.
عزیزان حال که این ثواب نصیبم گردید، اگر برگشتم که امیدوارم اجر این جهد نصیبم گردد، ان شاءالله و اگر روح من لیاقت آن را داشت که به سوی مالک اصلی برگردد، خوشحال باشید که من به خوشبختی ابدی دست یافتم و اگر به فرزندتان علاقه دارید بدانید که این فرزند از آن شما نیست، امانتی است در دست شما، مواظب باشید عشق فرعی آن عشق اصلی را از یادتان نبرد.همیشه شهیدان و از آن مهم تر راه شهیدان را زنده دارید.
در آغاز حمله بود که خبر شهادت دو تن از یاران اسلام و امام را شنیدم. از این که آنان را از دست دادیم بسیار متأثر شدم، ولی روحیه انتقام از شیطان بزرگ در همه بچه ها بالا رفت و عهد بستیم که هرچه زودتر این مزدوران را در مرزها به جهنم بفرستیم و آن وقت به کمک برادران دیگر، دیگر مزدوران داخلی شیطان ها را، به یاران صدامی آن ها ملحق سازیم.
سفارش من به برادرانم و خواهرانم همان سفارش شهداست، اسلام و امام را یاری کنید، بدانید پیروزید، با هر قدمتان و قلمتان، با زبانتان و حجابتان رسالت اسلامی خود رابه دوش کشید. خداوند لذت و طعم حرکت در راهش را به ما بچشاند که هر که به آن سر چشمه هستی دست دراز کرد تا غرق در آن سر چشمه نشود آرام ندارد. همه شما را به خدا می سپاریم.
والذین اذا اصابهم مصیبه قالوا… . (بقره/156)“همه از خداییم و بازگشت ما به سوی اوست “.