طلبه شهید رضا فیروزی استان: اصفهان شهرستان: نجف آباد پرستو های بهاری در راهند، از انتهای حماسه سفر آغاز کرده اند و به سمت جاویدانگی می روند. از لحظه لحظه زمان که عبور می کنند، عطری از عشق بر جای می نهند. و اکنون به نام یکی از آن پرستوها جان را متبرّک می کنیم. در یکی از روزهای خوب خدا، فرشته ای به رسم شیدایی کوبة خانه ای ساده امّا با صفا در نجف آباد را به صدا در آورد تا از طرف خداوندگارآفرینش مژدة تولّد کودکی از جنس باران را به اهل خانه بدهد. پدر که خود نشان از آسمان ها داشت نام کودک را رضا نهاد. آن گاه در مصلّای دل نماز به شکرانه گذاشت. کودک شیرین سخن که دل به آسمان ها سپرده بود در هفتمین تولّد از زندگی اش قدم بر جادّة سعادت نهاد. دوران ابتدایی را با موفقّیت گذراند. رضا به دنبال موعودی سبز که نشان ازموعود آخر زمان داشت بود، تا در جوار نور آسمانی اش دل را خدایی کند و راه و رسم شیدایی را از پیر طریق عشق بیاموزد. مرادش که پیر طریقت بود در اوّلین گام از منزل سلوک او را به حماسه خواند تا با شور و شعورش بساط ظلم را بر چیند. رضا در راهپیمایی ها شرکت می کرد و در کنار مبارزات حستگی ناپذیرش درس هایش را می خواند. آن روز که سروش غیب با پرتوی از نور حضرت عشق او را به حوزه خواند، بر تقدیر سبزش بوسه زد و راه حوزه را در پیش گرفت. مدّتی در حوزه درس خواند؛ امّا خیالی پوچ و انگیزه ای شوم از آن سوی مرزها حرکت کرد تا سرزمینش را نابود کند. سنّ و سال زیادی نداشت. هر چند از رفتنش به جبهه ممانعت می کردند امّا او این چنین زمزمه می کرد: موج ز خود رفته ای تیز خرامید و گفت هستم اگر می روم، گر نروم نیستم رضا به جبهه رفت تا شکفته شدن نوجوانی اش را در بهار جبهه به نظاره بنشیند. خوب می دانست که سرزمین جبهه فاصله ای تا کوی معبود ندارد. چندین بار به جبهه رفت. در این سعی بین صفای جبهه و هیاهوی شهر، می آمد و می رفت تقدیر این بود که ازدواج کند. اهل مطالعه بود چرا که خوب می دانست معرفت پلی است برای عشق؛ امّا تجلّی عشق درسرزمین حماسه بود به جبهه بازگشت و در تاریخ 20/6/1364 در منطقه اشنویه به آرزوی دیرین خود رسید. پیکرش سال ها در آن خاک به یادگار ماند و زائران کویش همه ملکوتیان بودند و آن گاه در صفیر عاشقانه فریاد برآورد: عشق یعنی استخوان یک پلاک سال های سال تنها زیر خاک « روحش شاد و راهش پر رهرو باد»
بسم الله الرحمن الرحیم « طلبة شهید: رضا فیروزی» «اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد انّ محمداً عبدُه و رسوله» با درود و سلام بر منجی عالم بشریت مهدی موعود – روحی له الفداء – و نایب بر حقش، امام خمینی دامت افاضاته سلام بر روحانیت آگاه و بیدار و امید امام و اسلام و بر مؤمنین و مسلمین زجر کشیده و مظلومان عالم اسلام که در خطّ پیامبر -صلی الله علیه و آله -و علی -علیه السلام -میباشند و رحمت بی پایان الهی بر شهیدان راه حق و حقیقت که با شهادت خود، ما را عزّت وشرف بخشیدند و به ما درس زندگی دادند واز بی بند و باریها، ظلمات و لجنزارها، رهاییمان بخشیدند. درود خدا بر خانوادههایشان و راهشان مستدام و پر رهرو باد! خداوند، ما را به راهشان- که راه اسلام و راه حسین بن علی ـ علیهالسلام- است- استوار بگرداند و مرگ ما را شهادت در راه خودش قرار دهد و در زمانی که حیات داریم، پاسدار واقعی خونشان باشیم. قال الله تعالی: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون». (مائده/35) ای اهل ایمان! از خدا بترسید و به وسیله ایمان و پیروی اولیاء حق به خدا توسل جویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید. انفروا خفافاً و ثقالاً و جاهدوا باموالکم و انفسکم فی سبیل الله ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون. (توبه/41) برای جنگ با کافران سبک بار و مجهّز بیرون شوید و در راه خدا با مال و جان جهاد کنید، این کار شما را بسی بهتر خواهد بود، اگر مردمی با فکر و دانش باشید. حال که بر اساس وظیفه چند مطلبی به عنوان وصیت می نویسم، از خدا می خواهم که خطاها و گناهان مرا ببخشد و مرگ مرا شهادت در راه خودش قرار دهد. خواهران و برادران مسلمان! در ابتدا کلامی از خداوند تبارک و تعالی را شنیدید. در آن دقت وتدبّر و اندیشه کنید و با ایمان به خدا، تقوی پیشه کنید و اطاعت خداوند و رسولش(صلیاللهعلیه و آله) او کنید که میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله واطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تومنون بالله و الیوم الاخر ذلک خیرٌ و احسن تاویلا». (نساء/59) ای اهل ایمان! خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) را اطاعت کنید. چون در امری کارتان به گفتگو و نزاع کشد، به حکم خدا و رسول باز گردید. اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، این کار (رجوع به حکم خدا و رسول) برای شما از هر چه تصور کنید، بهتر و خوش عاقبتر خواهد بود. ای امت اسلام! بشنوید دستور قرآن را و پیام شهیدان را که جز آن نبوده که اطاعت از ولایت فقیه کنید و آن نتیجه خونهای ریخته شده در طول چهارده قرن است و عدم اطاعت و مخالفت با آن بیاحترامی به خون شهیدان؛ شهیدانی که پیکرشان زیر شکنجه جبّاران، قطعه قطعه شد و جسد مطهرشان در روغن جزغاله شد و با خونشان، با سختی اسلام را حفظ کردند و به دست ما سپردند و با آرزوی ]استقرار[ حکومت اسلامی شهید شدند و امروز آن همه دردها و سختیها به ثمر رسیده است ومسئولیت سنگین بر دوش ما می باشد و باید با حمایت از ولایت فقیه و اطاعت از آن و پشتیبانی جمهوری اسلامی وتلاش و کوشش برای پایداری و گسترش آن انجام وظیفه بنمائیم. فریاد«مرگ بر ضد ولایت فقیه» ما بلند است و کسانی که به عنوان اظهار نظر در مقابل ولایت فقیه، قد علم میکنند و نارضایتی روح شهدا و خانوادههایشان را باعث می شوند که دلیل آن را علاوه بر هوای نفس، نمی دانم چیست؟ جهالت است، یا استکبار چنین افراد قلیلی را آلت دست قرار داده و خوشبختم که با آگاهی جامعه اسلامی، از میان برداشته می شوند و خداوند همچنان که تا به حال رسوایشان کرده ]بعد از این هم[ خواهد کرد. ان شاء الله افراد مغرض- که باز تحت عنوان این که نظر ما این است- با جمهوری اسلامی و دولت در خط امام مخالفت میکنند، خون شهدایی که برای این مقصد مبارک شهید شده اند، پایمال می کنند. خداوند یا هدایتشان کند یا رسوا. خداوند امّت اسلام را از کید و حیله آنان محفوظ دارد و شرّشان را به خودشان بازگرداند. جامعه اسلامی باید از شرّ و فساد، خود را دور نگاه دارد و با مفسدین مخالفت کند و مفسدین بدانند که بی بند و باریهایشان برای حزب الله وخانوادههای شهدا، قابل تحمّل نمی باشد. بی حجابی، گرانفروشی، حیلهگری، حقّه بازی، چاپلوسی، فساد اخلاقی و .... مورد نفرت مؤمنین است که باید در راه ریشه کن کردن آن از جامعه اسلامی، از هیچ کوششی دریغ نکرد، که هدف شهیدان نهی از منکر و امر به معروف بوده، زیرا آموزگارشان حسین-علیه السلام- بود و هدفی که حسین –علیه السلام- برای آن به شهادت رسید، همین بوده است و حضرت علی –علیه السلام- می فرماید: «موت فی عزٍ خیر من حیاه فی ذل» و در پی همین هدف مقدّس و پاک کردن زمین از لوث وجود زورگویی و فساد بوده است که امام حسین –علیه السلام- و یارانش شهید شدند و به اسارت برده شدند تا امروز به پیروی از آن بزرگوار و به خاطر اسلام، رهروان تشیّع، شهادت را به دل و جان میخرند و آرزوی آن را در دل دارند و از حسین –علیه السلام- آموختهاند که: «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی». در مقابل حیات زیر ظلم، مرگ با عزّت آموخته اند: «و لا اری الموت الا السعاده و الحیواة مع الظالمین الا برما.» و بر همین اساس است که میگویند: صدام باید برود، زیرا که مایة فساد است و رزمندگان اسلام میگویند: شعار یاران حسین – علیهالسلام- این است. «جنگ، جنگ تا پیروزی» و با این همه شهید، آیا غیر از این را میشود تصوّر کرد؟ تا زمانی که مردم ایران به راه شهیدان- که راه حسین –علیه السلام- و راه اسلام و قرآن و خط امام است- باشند و امام را تنها نگذارند، جنگ بر ضد ابرقدرتها و زورگویان ادامه دارد. نکند روزی بیاید که کسی از اسلام خسته شود و با سختیهایی – که همه امتحان است- ازمیدان ]بیرون[ رود. خدا نیاورد روزی را که امام ما یار نداشته باشد و مانندِ زمان امام حسن مجتبی ـ علیه السلام- ]شود[ که جا نماز را از زیر پای آن حضرت کشیدند و مجبور به صلح ظاهری شد. به خدا پناه میبریم که چنین روزی را برای مسلمین در جمهوری اسلامی نیاورد و در مقابل سختیها، صبر و مقاومت، عنایت فرماید. بنده حقیر، خداوند]کریم را سپاس می گویم[ توفیق فرموده اندکی از عمر خود را با رزمندگان بگذرانم ]آنهایی[ که شهادت نصیبشان شد پیامشان این بوده که اطاعت از امام کنید و تا آزادی کربلای حسین –علیه السلام- و نابودی ظلم و ستم و نجات مظلومین و مستضعفین دست از جنگ برندارید و از خداوند می خواهم که مرا به راهشان استوار گرداند. دست از طلب ندارم تا کام من بر آید یا جان رسد به جانان یا جان ز تن در آید خداوند ما را به وظایفمان آشنا و توفیق انجام آن را عنایت بفرماید و انقلابمان را به انقلاب حضرت مهدی-عجل الله تعالی فرجه- متصل فرموده و ما را از یاوران آن حضرت، مقرّر فرماید. سخنی دارم با دانش آموزان و کلیه نیروهایی که در شهرستانها زندگی می کنند: و آن این است که ای برادران عزیز و خواهران محترمه! در این موقعیت زمانی و حسّاس که پیش آمده، مسئولیتی سنگین بر دوش شماست و دین خیلی سنگینی بر عهده فرد، فرد جامعه میباشد. مبادا در کارهای خود سستی کنید و یا اینکه مبادا کسی بیکار بگردد. همه و همه باید کار کنند، در هر پست و مقامی هستند. دانشآموزان باید درس بخواند. معلم باید به بهترین وجه تدریس کند و ضمن آن خود مطالعه کند. از مردان خدا، درس اخلاق بیاموزد و به دانش آموزان اخلاق اسلامی بیاموزد و مبادا در کار خود سستی و تنبلی کند و فرزندان جامعه اسلامی را پرورش صحیح ندهند و همچنین دیگر اقشار ملّت- دارای هر شغلی که باشند- باید در مقابل خون شهیدان و معلولین و مجروحین و رزمندگان اسلام، احساس مسئولیت کنند و در انجام وظیفه کوتاهی نکنند که کوتاهی کردن در انجام وظیفه واحساس مسئولیت نکردن خیانت به خون شهیدان و بی احترامی به معلولین و مجروحین و ظلم در حق آن روستایی مظلوم شده که در روستا با کمترین امکانات زندگی و تحصیل و رفاهی،کشت و کار می کند و اقتصاد مملکت را قوّت می بخشد و همچنین کارگران زحمت کش که به خاطر خدا وانقلاب اسلامی شب و روز ندارند و حداکثر کوشش خود را مبذول می دارند. ای دانش آموزان! مبادا درس نخوانید یا کم بخوانید. موقعیت مملکت چنین است که جامعه احتیاج خیلی سختی ] زیادی[ به افراد با سواد و معتقد به اسلام و متخصص و متعلّق به اخلاق اسلامی دارد. و باید در رفع این احتیاج، نهایت کوشش خود را بنمایند تا جزئی از دِین خود را ادا کنند و باعث افتخار جامعه اسلامی شوند. تا کی ما باید دست نیاز به سوی ابر قدرتها واجانب دراز کنیم؟ باید همّت کنیم و هر فرد – که در هر رشته ای که استعداد دارد- قدمی به سوی استقلال بر دارد و با فعّالیتهای خود انتظار روزی را بکشیم که درهمه ابعاد، مستقل از اجانب و کفّار باشیم، از لحاظ فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و غیره. نکته مورد توجه این است که در صدر ]امورمان[ استقلال فرهنگی است و آن بیشتر بر دوش طلّاب و روحانیون، سنگینی می کند که امید است با کوششهای پیگیر و هماهنگ جامعه را به فرهنگی کاملاً اسلامی تبدیل کنند و ضمن آن خود را در سیاست پرورش دهند. تا اینکه بتوانند مسائل را درک کنند و با احکام اسلام تطبیق نمایند و راهنماییهای خود را مبذول دارند. آگاهی از مسائل و جریاناتی که بر مملکت می گذرد، باعث میشود که با دخالت روحانیت و راهنمایی آنها، استعمارگران و غارتپیشگان راه نفوذی نیابند و جای پای در سیاستهای حکومت اسلام نداشته باشند، بلکه آن سیاستها و حیلههایشان به دست «اساس العباد» نقش بر آب گردد و امّا عدم دخالت روحانیت – که در واقع خلاف سنت رسول الله -صلی الله علیه و آله- و جدایی دین از سیاست می شود- باعث حاکمیت سیاسی ابرقدرتهای کفر پیشه می گردد و به دنبال آن ذلالت و خواری در هر جنبه اقتصادی، فرهنگی و غیره بر مسلمین مسلط می گردند و پیروان رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ که سنتش را دنبال نکردند و احکام قرآن را جاری نکردند- خوار و ذلیل و محتاج و زیر دست آنان می گردند. از این فاجعه به خداوند قادر متعال پناه می برم که مبادا چنین روزی فرا رسد و برای پیشگیری از این بلای بزرگ و کمر شکن باید سنت پیامبر -صلی الله علیه و آله- وخط سرخ حسین –علیه السلام - را دنبال کنیم و راه و روش امام بزرگوارمان خمینی کبیر را بپیماییم و بر مسائل جامعه اسلامی از کوچک و بزرگ آن آگاه باشیم و پیگیری کنیم که در مواقعی که لازم می آید] دربارة[ آنها ]اعلام نظر[ نمائیم و قدرت داشته باشیم در مقابل ابرقدرتها بایستیم و ابتکار در سیاست را در دست داشته باشیم و هم چون امام عزیزمان، جهان را مبهوت خود سازیم. خط الله را در جامعه حاکم کنیم و از منتظران و سربازان واقعی امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه ـ باشیم و زمینه را برای ظهور آن حضرت مهیّا سازیم. این کار خیلی مشکل و راه دقیقی است و باید جهت پیمودن این راه از خدا طلب توفیق و یاری نماییم. از او بخواهیم که ما را از انحرافات و لغزشها و دنبال هوی و هوس رفتن و تحت تاثیر مال دنیا قرار گرفتن ]نجات دهد[ و از ترس غیر خدا و از شر شیطانها به خداوند قادر متعال پناه می بریم و می خواهیم که ما را – که بنده ذلیل و ضعیف او هستیم- حفظمان کند که مبادا شیاطین در گوشمان بخوانند و به عنوان نظر شخصی با خط امام – که همان اسلام و راه شهیدان است – مخالفت کنیم و نکند- که خدای ناکرده – ملعبة دست ابر جنایتکاران گردیم که رخ دادن این امر یا از روی آگاهی است و یا ممکن است که از روی نا آگاهی باشد که برای پیشگیری از این مصیبت، مجبوریم که از سیاستهای غارتگران آگاهی یابیم و تاریخ گذشتگان را مطالعه کنیم. با درس گرفتن از تاریخ می توانیم به مکر و حیلة شیاطین انسی و جنّی آگاهی یابیم و خود را از دچار شدن به بلای آنان حفظ کنیم و روحانیت آگاه و پیرو خط امام و حافظ خون شهیدان هستند که رهبری جامعه را به عهده دارند و جامعه ای اسلامی و توحیدی بر پا سازیم و روحانیت آگاه به مسائل و اسلام شناس و مطلّع از سنت رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ باید قانونگذار این جامعه باشند و با رشد دادن خود در این زمینه مملکت جمهوری اسلامی را از خمیدگی نجات دهند و این آشفتگی را برچینند و اجتماع را به سوی تکامل اسلامی سوق دهند و این تنها بر دوش روحانیت و فرهنگیان سنگینی می کند. امید است که دانشگاهیان و محصّلین و معلّمین به خاطر رضای خداوند و خشنودی امام عصرـ عجل الله تعالی فرجه ـ و شهیدان راه حقیقت در تلاش و کوشش خود سستی نکنند و کشور بقیه الله ـ عجل الله تعالی فرجه ـ را سرافراز سازند و قدرت اسلام را به جهانیان بنمایانند و خلاف این امر باعث سرافکندگی اسلام ]است که در این باره ما[ مسئول هستیم و باید بدانیم که در مقابل شهیدان چه جوابی خواهیم داشت! چگونه در روز قیامت خجالت (شرمندگی) آن را تحمّل خواهیم کرد! از خداوند میخواهیم که ما را به وظایف خود آشنا و توفیق انجام وظیفه، عنایت فرماید. ]السلام علیکم و رحمة الله[ رضا فیروزی