بسم الله الرحمن الرحیم
متن وصیت نامه شهید مهدی اسماعیلی
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون
«تصور نکنید کسانی که در راه خدا جان پاکشان را تقدیم نمودند مرده اند، بلکه زنده اند نزد خدای خود روزی می خورند.
با سلام بر امام نجات دهنده ی مستضعفین از دست مستکبران و با سلام بر همه شهیدان اسلام و شهیدان میمه
اکنون که این وصیت را می نویسم رأس ساعت ۶ بعدازظهر روز جمعه ۳۰/۱۱/۱۳۶۰ است و آماده شده ایم تا مجدداً بر این مزدوران بعثی بتازیم و باقیمانده سرزمین کشور اسلامیمان را در تنگه ی چزابه (در تپه های نَبَئه) از اشغال دشمنان اسلام با نیروی خدا و به فرماندهی امام زمان(عج) آزاد سازیم و هم اکنون در ۳ کیلومتری دشمن هستیم و قرار است ساعت ۱۲ حمله باشد و اگر لیاقت داشتم و خداوند سعادت را نصیبم ساخت و در این حمله شهید شدم شما مردم دست از رهنمودهای امام برندارید.
و از دستورات امام امت که سعادت دنیا و آخرت ماست اطاعت کنید ولو اگر به قیمت جان و مال شما باشد، که ما هر چه داریم در سایه امام حاصل شد و من وصیت می کنم شما را تا زنده اید شعار هیهات مِنَ الذّله را فراموش نکنید و با زور و ظلم مبارزه نمائید.
این آمریکای پوشالی فکرهای بیهوده ای کرده ولی نمی داند که هیچ قدرتی بالاتر از قدرت الله نیست.
در آخر سلام به خواهر و برادرانم می رسانم و می گویم که هیچ گونه ناراحتی نداشته باشید و اگر شهید شدم همچون کوه استوار و همچون سدی آهنین مقاوم باشید و گریه برای شهادت من نکنید.
سلام مرا به تمام برادران مؤمن برسان و بگو اگر کسی از دست من (مهدی) ناراحتی دیده است ببخشد که من تا بودم اشتباه می کردم.
مهدی اسماعیلی
۳۰/۱۱/۶۰
پیامهای مکتوب شهید مهدی اسماعیلی از جبهه
وقتی ما می بینیم برادران با دست خالی کفار مزدور را از خاک پر برکت اسلامیمان بیرون می نمایند واقعاً انسان به قدرت الهی فکر کرده و شهادت را نفی تمام پیوندهای دنیوی و مادی می داند.
به برادران ایمانیم (در میمه) پیام می دهم به این که این ادارات با زحمات و شهادتهای زیادی به دست اسلام افتاده، بنابراین شما بر احوال این اداره ها مراقب باشید و توجه کنید که آیا آنها که کار می کنند آنقدر لیاقت دارند که اسلام را در اداره پیاده کنند و خون شهیدان را پاسداری کنند یا نه، و اگر لیاقت ندارند ساکت نباشید.
من فکر کردم به این که امروز اسلام در خطر است و قرآن مظلوم است و من هم ادعای پیروی از امام حسین(ع) را دارم، بنابراین به یاری اسلام به جهاد آمدم و از امام حسین(ع) آموخته بودم که مُردن در گلیم ذلت برای مسلمان ننگ است و فکر کردم که چگونه من آسوده باشم و اسلام مورد حمله بیگانه است که سکوت و راحت طلبی ننگ است برای مسلمان به هنگامی که فریاد حسین(ع) بلند است.
و اما خطاب به خواهرم می گویم: خواهرم بدان این ناراحتی ها در پیشگاه الهی اجر عظیمی را در بر خواهد داشت و این سختیها را که تو الان در این موقعیت می کشی پاداش آنرا انشاءالله خداوند در نامه اعمالت ثبت خواهد کرد و برای اسلام سختی کشیدن چه زیباست.
شما در مورد آمدن من سئوال کردید ولی نتوانستم شما را پشت تلفن ناراحت کنم ولی بدان خواهرجان نوید الهی امام عزیزمان را که شنیده ای «اگر بکشید پیروزید و اگر کشته شوید هم پیروزید» شما باید همانطور که حضرت علی(ع) نیز گفته «لا یرجون اِلّا به» دل به هیچ کس نبند جز به خدا.
من وقتی شور و احساسات و ایمان برادران ده، یازده ساله را می بینم در خود احساس شرم می کنم که چرا زودتر نیامدم.
به تمام خواهران مؤمن سلام برسان و به آنان بگو اگر ما در جبهه با خون خود اسلام را یاری می کنیم بر شماست که با حجاب و پوشش اسلامی بر دشمنان غلبه یابید.
آری خواهر جان، تو باید افتخار کنی که چنین برادری را در راه اسلام به خداوند داده ای و این را هم بدان تا خواست خدا نباشد مو از سر آدم کم نمی شود از شهید شدنم یا نشدنم ناراحت نباش که اگر سعادت و لیاقت داشته باشم مورد رحمت و لطف خداوند قرار خواهم گرفت، تو باید مانند زینب همچون کوهی آهنین اسطوره مقاومت باشی، تو باید با ایمانی خالص و نیروی فوق العاده الهی نیرو بخش به خانواده و بقیه باشی.
خواهرم به تو می گویم تا زنده ای نگذاری در جامعه امام عزیزمان و نصایح علی گونه اش تنها باشد با جان، با دل، و با خون خودت هم اگر شد راه امام را همیشه و برای همیشه زنده نگهداری، همیشه برای طولانی بودن عمر امام دعا کن شعار خدایا خدایا …… را فراموش مکن، بعد از نماز شب برای فرج امام زمان دعا کنید و از خدا بخواهی که فرج امام زمان(عج) را نزدیک گرداند.