سید مهدی، در سال 1345 شب تولد امام زمان (عج) در روستای امیران اردستان متولد شد. او از همان کودکی به قرآن و نماز عشق میورزید و بیشتر اوقاتش را در مسجد روستا صرف مطالعه کتابهای مذهبی مینمود و در کلاسهای آموزش قرآن شرکت میکرد.
سید مهدی از اولین روزهای شروع جنگ تحمیلی در میادین نبرد حاضر شد. او که دوره آموزش نظامی خود را در پادگان غدیر اصفهان به انجام رسانده بود، در عملیات رمضان فعالانه شرکت نمود و پس از پایان عملیات به کلاس درس بازگشت. او در مدرسه نیز آرام نمینشست و همکلاسیهایش را برای حضور در جبهه تشویق میکرد و همیشه میگفت: «اگر چه کلاس درس سنگر است ولی الان سنگر جبهه مهمتر است و باید جبههها را پر نگهداشت». پس از دو ماه مجددا به جبهه اعزام و در عملیات محرم، والفجر2، والفجر3 و خیبر شرکت کرد و در عملیات خیبر در منطقه هور الهویزه از ناحیه کتف مجروح و به یکی از بیمارستانهای مشهد منتقل گردید. هنوز کاملا بهبود نیافته بود که بار دیگر عازم جبهه شد و در عملیات والفجر8 (عملیات آزادی فاو) شرکت نمود. سید مهدی که در این عملیات از ناحیه صورت مجروح شده بود، به خانه بازگشت. او که همزمان با جهاد، در سنگر مدرسه نیز به تحصیل مشغول بود، با وجود تماممشکلات و مصائب با موفقیت در خرداد سال 1364 دیپلم خود را در رشته علوم کشاورزی اخذ نمود و در تاریخ20/12/64 به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در سپاه اردستان مشغول به خدمت شد.
سید مهدی در کنار تلاش در جبهه و سپاه، در کنکور سراسری شرکت کرد و در سال 65 دررشته مهندسی کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد. « سید » سوای عالم خاک بود و علاقه داشت در دانشگاه کربلا پذیرفته شود ولی هر بار به علت مسئولیت خاص وی در سپاه، باحضور وی در جبهه موافقت نمیشد.
یک بار سید مهدی در خواب سیدی را دید که طوماری در دست داشت و به او گفت: «آنچه در این طومار میبینی، اسامی سربازان من است». سید مهدی گفت: « من موقعی که اسامی این شهدا (سربازان امام زمان) را دیدم، ناگهان چشمم به نام خودم افتاد» و این بود که شهید سید مهدی تلاش میکرد تا به جبهه اعزام شود. این بار اولین باری بود که از طرف سپاه به جبهه اعزام میشد. حالت او در موقع اعزام حالت کسی بود که گویی چند روز بیشتر در قفس دنیا نخواهد ماند و به سوی معبودش پرواز خواهد کرد. شب عملیات، قسمتی از دعای توسل را خواند و آنچنان گریه کرد که گویا برای وصال به معبود آماده میشود. سید مهدی در همان شب (عملیات پیروزمند کربلای 5) در منطقه شلمچه به ملکوت اعلی پیوست.
مقالهای از سید مهدی درمورد شهید و شهادت
شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده است، آسایش یابند و کار خویش را انجام دهند. آری، شهدا شمع محفل بشریت و شمعهای فروزنده اجتماعند که اگر پرتو افشانی آنها در ظلمات استبدادها نبود، بشر راه به جایی نمیبرد. شهادت به حکم اینکه عملی آگاهانه و اختیاری و در راه هدفی مقدس میباشد و از هرگونه انگیزه خودگرایانه مبراست، تحسین برانگیز و افتخارآمیز است و عملی قهرمانانه تلقی میشود. در میان انواع مرگها تنها این نوع از مرگ است که از حیات و زندگی، برتر، مقدستر و عظیمتر است. در اسلام آنچه منجر به شهادت یعنی مرگ آگاهانه در راه هدفی مقدس میگردد، به صورت یک اصل درآمده است که نام آن جهاد است. هر فردی لیاقت ندارد که باب جهاد به رویش گشوده شود. هر فردی شایستگی مجاهد بودن را ندارد. خداوند این در را تنها به روی بندگان خاص خویش گشوده است. خون شهید هرگز هدر نمیرود بلکه وقتی به زمین میریزد، هر قطرهاش صدها قطره و هزاران قطره بلکه دریایی ازخون میشود و در پیکر اجتماع وارد میگردد. بزرگترین خاصیت شهید، حماسه آفرینی اوست.در ملتهایی که روح حماسه مخصوصاً حماسه الهی میمیرد، بزرگترین خاصیت شهید این استکه آن حماسه مرده را دوباره زنده میکند. پس شهادت از نظر اسلام برای شهید یک موفقیت و بزرگترین آرزوست. باید دانست شهادت تنها برای این نیست که دشمن مغلوب شود; بلکه حماسه آفرینی نیز در شهادت هست. اگر اباعبدالله و یارانش در آن روز شهید نمیشدند، اینهمه حماسه کی بهوجود میآمد؟ شهادت حسین بن علی (ع) این عظمت، اهمیت و شکوه را پیدا میکند که دهها و صدها و بلکه هزاران سال زنده بماند و مردم بیایند و گوش کنند و درس بیاموزند و جان بگیرند و به حرکت درآیند.
وصیت نامه شهید سید مهدی زائری
بسم الله الرحمن الرحیم
من طلبنی وجدنی ومن وجدنی عرفنی ومن عرفنی احبنی عشقنی ومن عشقنی عشقة ومن عشقته قتله ومن قتله فانادیته .
آنکس که مرا طلب کند می یابد وآنکس که مرا یافت می شناسد وآنکس که مرا شناخت دوست می دارد مرا وآنکس که دوست بدارد مرا عاشق من می شود وآنکس که عاشق من شد من عاشق او می شوم وهرکه را من عاشق او شدم می کشم او را وهرکه را کشتم خونبهایش برمن واجب شود خونبهای او خودم می شوم.
بادرود وسلام برتمامی ائمه معصومین (ع) وبا درود برولی عصر امام زمان (عج) وبا درود وسلام برنائب برحقش امام خمینی وبا سلام بیکران برتمامی شهیدان بخون خفته اسلام ازصدراسلام تا به حال وبا سلام برتمامی رزمندگان کفرستیز جبهه حق علیه باطل وبا درود برتمامی مردم شهید پرور مومن ایران وتمامی روحانیون درخط امام وچون عازم جبهه های حق علیه باطل بودم لازم دانستم چند کلمه ای به عنوان وصیت نامه بنویسم.
با عرض سلام خدمت تمامی خانواده های شهدا ورزمندگان اسلام عرضم را شروع می کنم.
خدایا طوری بمیرانم که دیگر طاقت سوختن درآتش تو را ندارم خدایا تو می دانی که من اینک آمده ام تا به ندای فرزند فاطمه (ع) حسین زمان لبیک گوییم .
خدایا توفیقی بده که این عملم وراه تو برای سرافرازی اسلام تو باشد اول وصیتم به تمام اقشار ملت این است که همیشه پاسدار خون شهداباشد وتمامی هم وغم شان برای اسلام باشد وبه این سخن امام توجه کنید که می فرماید ازدست دادن جوان مسئله ای نیست اما ازدست دادن اسلام ضایعی بس بزرگ است دوم سفارشم این است که اینکه اسلام واقعی دروجود امام تجلی یافته است وبرماست که پشتیبان وحامی امام باشیم وروحانیت را که پرچمداران این انقلاب هستند تنها نگذاریم وخدای ناکرده آن روز نیاید که بین ما وروحانیت تفرقه ایجاد شود که آن روز عزای ماست وبیایید تا باهم امتی واحده باشیم وبه حدیث معصوم جامعه عمل بپوشانیم که فرمود بنیی الاسلام کلمتین کلمة التوحید کلمة
که اسلام برپایه است کلمه توحید وتوحید کلمه وسفارش دیگرم آن است که امت قهرمان خصوصاً شما ارتشیان سپاهیان وبسیجیان عزیزکه الگوی این جامعه اسلامی هستید همیشه اخلاق اسلامی را سرمشق وسرلوحه امورخویش قراردهید وهمیشه با عمل نیکتان مبلغ اسلام باشید که بهترین شیوه تبلیغ اسلام عمل نیک است وپیام من به شما همسنگران محصلم این است که هدفتان فقط الله باشد ودرپی کسب پست مقام درس نخوانید وخودتان بهتر می دانید که امروز مملکت اسلامی ما احتیاج مبرم به علم ودانش شما دارد بکوشید تا انشاءالله درآینده جامعه مستقل وآزادی داشته باشید . ای مردم خانواده های شهدا را فراموش نکنید که به قول امام چشم وچراغ امتند .
وآخرین وصیتم این است که جبهه ها را خالی نکنید وآن را تقویت کنید وهمیشه جنگ را را مسئله اصلی خود بدانید که عزت وشرف ما درگرو همین جنگ ومبارزات است .
پیامی که برای خانواده ام دارم این است که اگرشهادت نصیبم شد درشهادتم زیاد ناراحت نباشید چون که دشمن ازناراحت بودن شما خوشحال می شود چونکه من یک امانتی ازطرف خدا درنزد شما بودم واینک وقت آن رسیده که این امانتی ازطرف خدا درنزد شما بودم واینک وقت آن رسیده که این امانت را به صاحب اصلیش واگذاربکنید وپدرومادر عزیزم باید مرا ببخشید وحلالم کنید که بسیار برایم زحمت کشیدید من برای شما فرزندی خوب نبودم وپیامم به تو ای برادرم این است که این امانت را به صاحب اصلیش واگذار بکنید وپدرومادر عزیزم باید مرا ببخشید وحلالم کنید که بسیار برایم زحمت کشیدید من برای شما فرزندی خوب نبودم وپیامم به تو ای برادرم این است که اگرشهید شدم رام را ادامه بده واسلحه ام را مگذاربرزمین بماند وشما ای خواهرانم وزینب گونه پیامم را به گوش جهانیان برسانید وبگوئید که پیام ما این بود که انی لا اری الموت الا سعادة والحیوة مع الظالمین الا برما.
(مرگ با عزت بهتر اززندگی با ذلت است).
ودرپایان چند دعا می کنم امیدوارم که خداوند با آمین مردم شهید پرور ایران آنها را اجابت کند.
بارالها:
توفیقی ده که همه ما درصف بندگان با تقوا ومخلص ونمازگزارتو باشیم.
خداوندا:
نیروی عطا فرما تا قدمهایتان درجهت یاری دینت استوارباشد.
پرورگارا:
عمربزرگ رهبرکبیر انقلابمان بت شکن زمان خمینی انقلاب حضرت مهدی حتی کنارمهدی مستدام بگردان.
خدایا :
به خانواده های شهدا صبرجلیل همراه با اجرجمیل عنایت بفرما.
بارالها:
معلولین ومجروحین ما شفای عاجل عنایت بفرما.
خدایا چنان کن سرانجام کار توخشنود باشی ما رستگار
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنارمهدی خمینی را نگهدار.
رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما.
(الهی آمین )
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.
وصیت نامه شهید برادرکوچک وحقیر شما سید مهدی زائری مورخه: 62سال - مردادماه