عشق به مکتب امامت و آموزه هاى اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، احمد را رهسپار حوزه علمیه نطنز نمود تا از خوان کریمانه معارف الهى بهره مند شود. ایمانش زبانزد خاص و عام بود. به حلال و حرام اهمیت مى داد. نماز شب مى خواند و سعى مى کرد نماز اول وقت را از دست ندهد. کارهاى شخص اش را خود انجام مى داد و شخصیت ساکت و آرامى داشت و این همه او را به همجوارى پروردگارش نزدیک نموده و در جوار قرب او جاى داد. او در حال خواندن مقدمات دروس حوزه بود که هر لحظه صداى شیپور جنگ بیشتر شنیده م ىشد و جلوه هاى ایثار و شهادت توسط رزمندگان اسلام بیش از پیش نمود مى یافت و چنین شد که:
نوجوانى و جوش و جبهه و جنگ
مدتى همدم تفنگم کرد
با نواى رحیل قافله ها
همدم بچه هاى جنگم کرد
و احمد که احساس مسئولیت دینى و الهى مى کرد، عازم جبهه هاى نور علیه ظلمت شد و در کنار سایر رزمندگان به جهاد علیه صدامیان کافر پرداخت و پس از مجاهدت ها و ایثارها در عملیات بدر در جبهه جنوب، سرخ جامه و خونین پیکر، افتخار مدال شهادت یافت و روستاى طلامه را به زینت شهادت آراست.