قاسم طاهری، فرزند محمد و قمر صالحی، در پنجم دی ماه 1337 شهرستان مبارکه استان اصفهان به دنیا آمد.
او خیلی علاقه داشت به مدرسه برود و دوره ابتدایی را در مدرسه قلعه صفایی شهرستان مبارکه گذراند. دوره راهنمایی رادر مدرسه پرتو شهرستان مبارکه گذراند. هر سال با نمرات خوب قبول می شد. مقطع دبیرستان را در دبیرستان فاضل شهرستان مبارکه سپری کرد. او ضمن تحصیل، در رانندگی به پدرش هم کمک می کرد.
او شجاعت زیادی داشت و هیچ گاه مصلحت اندیش نبود. در دل سختی ها پیش می رفت و سربلند بیرون می آمد، همواره با وضو بود . در دعاها شرکت می کرد و به مسایل عبادی خیلی اهمیت می داد.
وی همواره به فکر فقرا بود وسعی می کرد به هر طریقی به آنها کمک کند، مثلاً با کمپرسی که پدرش برای خریده بود بدون گرفتن دستمزد برایشان مصالح می برد.
در بدو تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در واحد دادرسی سپاه مشغول خدمت شد که در جهت دادرسی به محرومان فعالیت می کرد . او از بنیانگذاران بنیاد شهید بود و در آن جا هم به صورت افتخاری مدتی مشغول خدمت بود.
با شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه شد. در عملیات شکسته شدن حصر آبادان حضور داشت . پس از آن به سربازی اعزام شد و به عنوان نیروی داوطلب در گردان بلال حبشی جهت خنثی نمودن میدانهای مین در منطقه چزابه اعزام شد که در همین حین پای چپش در برخورد با مین قطع شد اما مجدد عازم جبهه گشت و در عملیات محرم شرکت کرد.
از تظاهر و خودنمایی دوری می کرد و با همان وضعیت جسمی در همه کارها حتی کانال کندن به رزمندگان کمک می کرد . مدتی در جبهه چشمانش قرمز و متورم شد که دکتر علتش را کم خوابی تشخیص داد . چون ایشان در شبانه روز کم می خوابید و منطقه را حفاظت می کرد.
اوقات فراغت با بچه های بسیج فوتبال بازی می کرد و کتاب های شهید آیت الله دستغیب و آیت الله مطهری را می خواند. روحیه مهمان نوازی داشت. بسیجی ها و روحانیون را جهت گفت وگو به خانه دعوت می کرد.
او در عملیات والفجر 8، پس از شهادت، حاج عباسعلی زینلی، مسئولیتش سنگین تر شد. چند ساعت قبل از انجام مأموریتی که به وی محول شده بود، خبر شهادتش را به همرزمانش داد.
سرانجام در طی یک عملیات نفوذی، در منطقه والفجر 8 در مورخه 65/2/12 به شهادت رسید.
پیکر مطهر شهید، پس از تشییع، در گلزار شهدای مبارکه به خاک سپرده شد.
شهید در وصیت نامه اش خطاب به خانواده شهدا می گوید:
شما بهترین عزیزان و حاصل عمرتان را فدای اسلام کردید، همچنان مقاوم و با صلابت در مقابل ضد انقلاب بایستید، نکند خدای نکرده برای مسایل مادی آن همه عظمت و شکوه را از دست بدهید.
و خطاب به مردم بیان می کند:
جنگ را لحظه ای فراموش نکنید که از مهمترین امور است . وسعت دیدتان را زیاد کنید، ببینید، این مردم، رزمندگان، انقلاب و رهبری چه کردند، چه می خواهندبگویند؟ حق بگویید و حق فکر کنید و بدانید که بالاترین حربه در دست انسان حق می باشد