طلبه شهيد: احمد خرمي آراني بياييد لحظاتي را به روزگاران عشق سفر كنيم و نظارهگر مرداني باشيم كه در امتداد روشناي نگاه امامشان از دشتهاي وسيع صداقت و مرزهاي يقين، حراست كردند و خود شقايقوار، برگ برگ هستيشان را به پاي مولايشان ريختند. طلبة شهيد «احمد خرمّي آراني» كبوتر سينهسرخ عاشقي بود كه به سال 1342 در يكي از محلههاي قديمي «آران» چشم به جهان هستي گشود و با آمدنش، گل لبخند و شادماني را بر لبان پدر و مادر مهربانش شكوفا كرد. پس از گذراندن دوران خوش كودكي، در هفت سالگي وارد دبستان «17شهريور» و سپس راهي مدرسة راهنمايي شد تا الفباي علم و معرفت را بياموزد. همزمان با ورود ايشان به دبيرستان، انقلاب شكوهمند اسلامي نيز آرام آرام با خون هزاران لالة عاشق، شكل گرفت و وي علاوه بر شركت در راهپيماييهاي ضد رژيم پهلوي و پخش اعلاميه و نوارهاي حضرت امام -رحمهاللهعليه- با شركت در جلسات معنوي و مذهبي و مطالعة كتب اسلامي، خود را براي آيندهاي تأثيرگذار آماده ميكرد. مداومت در تلاوت قرآن و توسل به اهل بيت - عليهمالسلام- و اخلاق خوش، او را در ميان اطرافيان محبوب كرده بود. جذبة دلرباي ساقي عشق، او را حجرهنشين حوزة علميه كرد تا در زلال چشمهسار علوم و معارف اهل بيت - عليهالسلام- خود را سيراب كند. احمد به دنبال راهي ميگشت تا خود را به ملكوت نزديكتر ببيند و سرانجام علم و عمل را در صحنة كارزار در هم آميخت و آن هنگام كه نداي ملكوتي «الرحيل» شوق ديدار بر دلهاي بيقرار انداخت و جبهه، اين ديار عشق بازي با معشوق، آغوش خود را به سوي دلدادگان وصال باز كرد. او نيز قدم در وادي جنون گذاشت و اولين بار در جبهة غرب، جلوهگري كرد. حضور در عملياتهاي ظفرمند «فتح بستان»، «بيتالمقدس» و «رمضان» نمايانگر رشادتهاي اين دلاور كاشاني بود كه در يكي از اين عملياتها زخم شيرين دوست را به تن خريد و مجروح گشت. و سرانجام، پس از 20 سال انتظار وصال، در7/5/61 جام طهور بهشتي را سركشيد و تا اوج آسمان پاكيها پرواز كرد. پيكر مطرش پس از تشييع باشكوهي در گلزار شهداي «آران» به خاك سپرده شد. ستارهها، آن چشمهاي ناظر هستي، براي هميشه حماسههاي او را بر جبين آسمانها خواهند نوشت. «روح پاكش ميهمان سفرة پركرامت امير قافلة عشق باد»
طلبة شهيد: احمد خرمي» اي مردم! پشت به جبهه كردن همان و مورد غضب خدا قرار گرفتن همان. به شما تأكيد ميكنم هر كس ميخواهد خود را بسازد به جبهه بيايد؛ چون جبهه جاي آدمسازي است. پدر و مادر عزيزم! قبل از اين كه جبهه به من احتياج داشته باشد، من احتياج به جبهه دارم... شما دعا كنيد كه فرزندان اسلام بتوانند بيشتر بر خصم كافر يورش برند و سرود فتح را با صدايي رساتر سر دهند. از رفتن به نماز جمعه صرف نظر نكنيد و اين مجمع اسلامي را حفظ كنيد. در رعايت اخلاق اسلامي، نهايت سعي خود را بكنيد و از دلبستگي به ماديات به اندازهاي كه ماية سست شدن ايمان شما گردد، حذر كنيد و در عوض به معنويت بپردازيد. اين انقلاب، انقلابي الهي است. اين انقلاب روحتان را پرورش داد؛ روحي كه زندگي با شرافت، در گرو پرورش آن است. در دنيا دلتان به اين خوش باشد كه در مملكتي زندگي ميكنيد كه محافظش امام زمان -عجلاللهتعاليفرجه- و نظام آن، نظام جمهوري اسلامي است