روحاني شهيد: عليمحمد غني در بامداد نوزدهم ماه رمضان، مطابق با آذرماه 1348، گريههاي كودكانة نوزادي در خانهاي از خانههاي «بيدگل» دل خانواده مذهبي «غني» را سرشار از شادي كرد. كودك به يمن ارادت به اهلبيت عصمت و طهارت -عليهمالسلام- «عليمحمد» نام گرفت و زندگاني را در ساية ايشان آغاز كرد. تحصيلات ابتدايي را در مدرسة «شهيد دشتباني» بيدگل به پايان رساند و پس از آن، جهت ادامة تحصيل وارد مدرسة راهنمايي «امام خميني -رحمهاللهعليه- » شد. وي در دوران كودكي و نوجواني خود علاوه بر تحصيل، در امور منزل و كارهاي كشاورزي، همواره كمككار پدر و مادر بود. ايشان در ميان همسايگان، دوستان و آشنايان جايگاه ويژهاي داشت و به عنوان پسري باگذشت و مؤمن معروف بود و در رعايت مسايل شرعي و دستورات دين مبين اسلام دقت قابل ملاحظهاي داشت. از كودكي مؤذن مسجد محل بود و در تابستان و زمستان نسبت به انجام اين مسئوليت، كوتاهي نميكرد. عاقبت عشق و علاقه وي به مسايل ديني و ائمه اطهار -عليهمالسلام- موجب شد تا به منظور ادامة تحصيل، راهي حوزة علمية «آيتالله يثربي» شود و علوم ديني و مذهبي را در محضر اساتيد حوزه فرا گيرد. محيط معنوي و باصفاي حوزه، دل پاكش مزين به نور علم و تهذيب نمود. در و ديوار مدرسه پس از سالها هنوز مست راز و نياز شبانة طلبة نوجوان بيدگل است. عليمحمد با آغاز جنگ تحميلي، كلاس، درس و بحث را به مقصد جبهههاي حق عليه باطل ترك گفت و به منظور پاسداري از دستاوردهاي انقلاب شكوهمند اسلامي و حراست از كيش و ميهن راهي جبهههاي نبرد شد. طعم خاك گرم جنوب و سختي كوههاي غرب را بر جان شيرين خريد و با تمام وجود رزميد و خروشيد و نفس از دشمن گرفت. و عاقبت در 18 شهريور ماه 1364، پس از پنج ماه ايثار و فداكاري، در عمليات شناسايي «قادر» در «اشنويه» به درجة رفيع شهادت نايل آمد. پيكر پاك آن جوانمرد سالهاي سال در آن ديار، خاك غربت خورد و 12 سال بعد در تاريخ 18/3/75 تابوتي به بلنداي عرش و سبكباري چند استخوان، به بيدگل بازگشت و در گلزار شهداي «هفت امامزاده» آن ديار به خاك سپرده شد. پس ازعمري غريبي بينشاني، بينشاني خدا ميخواست در غربت نمـــاني از آن سـرو سـرافـراز تـو هـرچـند پلاكـي بازگشـت و استخـوان «يادش مستدام و راهش پر رهرو باد»
«روحاني شهيد:علي محمد غني» «ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون » (آل عمران 169) گمان نكنيد كساني كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند بلكه زندهاند و نزد پروردگارشان روزي ميخورند. السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين. اين جانب بندة عاصي، عليمحمد غني، كلماتي را به عنوان وصيت نامه ذكر ميكنم. اول خطاب به امت حزبالله: اي برادران و خواهران! احسن به شما كه با ايثار و جانبازي خود جهان را به تحير واداشتهايد. از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري نكنيد؛ چون خون ما سرختر از خون علي اكبر و علي اصغر - عليهاالسلام- و كليه شهداي كربلا نيست. اي جوانان! نمازتان را بخوانيد و دعا كنيد شما نيز از فيض شهادت بهرهمند شويد. ننگ است براي ما اگر جوانان ما در بستر بميرند. تا بتوانيد به جبههها بياييد و پيروي از حسين زمان بكنيد. اي امت قهرمان! امام را تنها نگذاريد. اين منافقين ضد خلق هستند كه در گوشه و كنار وسوسه ميكنند كه شما از امام دست برداريد. بر همه شما واجب است كه آن چنان مشت محكمي به دهان آنها بزنيد كه ديگر جرأت ياوه گويي پيدا نكنند. اميدوارم كه خداوند عزوجل تا انقلاب مهدي -عجلاللهتعاليفرجه- حتي كنار مهدي -عجلاللهتعاليفرجه- امام را براي ما نگه دارد انشاءالله. اي امت شهيدپرور ايران! جماعات مذهبي، سياسي را هرچه باشكوهتر انجام دهيد. مسجدها را پر كنيد و تا حد امكان نمازهاي يوميه را در مسجد بخوانيد كه شركت شما در مساجد، مشت محكمي است بر دهان منافقين. اي امت شهيد پرور! نماز جمعه را با شكوهتر انجام دهيد كه بيم استعمارگران داخلي و خارجي از همين سنگر مذهبي سياسي است. اطاعت قرآن بر همه مسلمانان لازم است. قرآن ميفرمايد : « يا ايها الذين امنوا اذا نودي للصلوة من يوم الجمعه فاسعوا الي ذكر الله و ذروا البيع ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون.» (جمعه/9) اي امت عزيز! فرزندان خود را اسلامي تربيت كنيد. با عشق به الله و حسين - عليهالسلام- و شهادت در راه الله و قرآن به آنها ياد دهيد و اگر نميتوانيد وادارشان كنيد كه در كلاس آموزش قرآن شركت كنند كه ما هرچه داريم از اين قرآن داريم. تمام احتياجات دنيوي و اخروي ما در قرآن است. خطاب به طلاب علوم دينيه: اي مشعلهاي جامعه اسلامي! اي شاگردان مكتب امام صادق - عليهالسلام- اي سربازان امام زمان! هر روز كه خون شهيدي بر زمين ميريزد، وظيفه شما سنگينتر ميشود. شما كه در لباس مقدس روحانيت هستيد، سعي كنيد كه خلق و خوي پيامبر و معصومين -عليهمالسلام- را داشته باشيد تا مردم از شما عبرت گرفته و اسلامي باشند. شما پاسدار حرمت اسلام هستيد. شما پاسدار خون شهدا هستيد. نماز شب را فراموش نكنيد و همواره به خودسازي ادامه دهيد. از خدا درخواست حاجت كنيد و اگر از من حقير و خجل بدي ديدهايد، انشاءالله مرا حلال كنيد. خطاب به پدرم: اي پدر عزيزم! شما از كودكي تا به حال خيلي براي من زحمت كشيدي. متأسفانه نتوانستم در اين دنياي زود گذر و فاني، زحماتت را جبران كنم و وقتي خبر شهادت مرا شنيدي لبخند بزن و افتخار كن كه فرزند ناقابلي داشتي و فداي دين اسلام نمودي مرا حلال كن. خطاب به مادرم: اي مادرم كه زحمات ارزندهاي براي من كشيدي! مرا ببخشيد كه نتوانستم جبران كنم. اگر در حق شما خداي ناكرده بدي كردهام، مرا حلال كنيد و براي مغفرت گناهانم دعا كن و انشاءالله مرا حلال كن. اي برادران و خواهرانم! برادر كوچك خود را ببخشيد. مرا ببخشيد اگر به شما بدي كردهام. ميبخشيد كه من برادر خوبي براي شما نبودم و آن طور كه بايد وظيفه برادري كه نسبت به شما انجام ندادم. مرا حلال كنيد. نمازهاي خود را اول وقت بخوانيد و در حد امكان در مسجد قرآن بخوانيد و براي آمرزش برادرتان دعا كنيد. خلاصه امت «گل آرا»! مرا ببخشيد كه وظيفه خود را آن طور كه شايد و بايد انجام ندادهام. اي پايگاه صاحب الزمان! ميبخشيد مرا كه با داشتن مشكلات درسي، موفق به شركت در بسيج نشدم، مرا حلال كنيد. از همه مردم التماس دعا دارم