محسن در اولین روز ماه مبارک رمضان سال 1345 در یکی از محله های قدیمی اصفهان بهنام شهشهان به دنیا آمد. دوازده ساله بود که پدر خود را از دست داد. در چهارده سالگی عازم جبهههای نور علیه ظلمت گردید و همزمان به درسش نیز ادامه داد. پس از اخذ دیپلم به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. همزمان با فعالیت در سپاه، در کنکور سراسری دانشگاهها شرکت کرد و در رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد.
باسمه تعالى
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا لله علیهم فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا
از مومنین مردانى هستند که صادقانه به آنچه با خداى خویش عهد بستند وفا کردند پس برخى از آنان شربت نوشیدند و برخى دیگردر انتظارند و تغییر راى ندادند.
ازامام حسین (ع) روایت شده که بدنهاى ما براى مردان آفریده شده پس جه بهتر که این مرگ در راه خدا باشد و هنگامیکه مرگفرا رسد جه در خانه باشید وچه در جنگ باشید و چه در برجهاى سر به فلک کشیده بالاخره شما را در بر مى گیرد ،پس اى برادران عزیز کمى بهخود بیائید کمى فکر کنید ،این دنیا ماندنى است و این انسانها هستند که باید بروند دیر یا زود ما رفتنى هستیم پس چه بهتر که در راه خدا باشد چه بهتر که بجاى مردن در رختخواب همچون بسیارى از ائمه اطهار با چهره خونین وپیکر و بدن قطعه ، قطعه به ملاقات خدا برویم . لااقل پیش امام حسین (ع) و ائمه اطهار رو سفید باشیم ،لااقل قطره هاى خونمان را در هم بیامیزیم و با قطره ،قطره اقیانوسى از خون ما درخت اسلام را آبیارى کرده واز دین مبین اسلام حراست کنیم و نگذاریم آن زحماتى که اهل و بیت عصمت وطهارت و شهداى عزیزمان از صدر اسلام تا کنون برایش متحمل شده اند پایمال شود .
اى پدران و اى مادران دوره و زمان پیامبر اسلام (ص) عینا تکرار شده دوره و زمان شهداى کربلا و سالار و سرور آزادگان دوباره تکرار شده .
هى شعار ندهید بگوئید اگر در زمان امام حسین(ع) بودیم و یا اینکه صداى هل من ناصر ینصرنى امام حسین (ع) را مى شنیدیم به یاریش مى شتافتیم و حالا نیز حسین زمانمان سید اولاد پیغمبر (ص) حضرت امام خمینى نداى هل ناصر ینصرنى را با صداى بلند سر داده است پس فرزندانتان را تشویق کنید که به جبهه هاى جنگ بروند سلاح از افتاده شهدایمان را دوباره در دست گیرند و بر این خصم زبون بتازند ، به قول امام عزیزمان اینها فرزندان شما نیستند ،فرزندان پیامبر و اسلام (ص) ما اینها امانتى هستند که از جانب خدا به شما محول شده به به چه خوب است که خدا مشترى باشد ،حتى خود شما مادران در پشت جبهه و شما پدران نیز در جبهه حضور بهم رسانید همانطور که خیلى از این پدران در این دانشگاه الهیات حضور فعال دارند باز متذکر میشوم مواظب باشید (خسر الدنیا و الاخر )نباشید شاید در این دنیا بتوانیم یک طورى شانه خالى کنیم و فرار کنیم ولى در آخرت سر پل صراط جلوگیر شما چنین افرادى هستند و همینطور هم در دعاى شریف کمیل مى خوانید (و لا یمکن الفرار من حکومتک )فرار از زیر حکومت خدا محال ممکن است . یک مسئله مهم و اساسى دیگر که امام عزیز بسیار تاکید روى آن دارند این است که مسجد ایین پایگاه الهى سنگر است پس سنگر مساجد را حفظ کنید به تنها اینکه برویم در مسجد بایستیم و نگهبانى بدهیم ، نه شاید براى یک عدهاى درست این مطلب جا افتاده باشد و آن به این معنى است که مسجد انسان را از فساد نجات مى دهد ، از منکرات جدا مى کند ،پایگاه وحدت است و وحدت شما را زید مى کند ، جایگاه حزب الله است و ..... همینطور این مسئله را تمامى شهداى ما نیز در ووصایاى خودشان برایمان متذکر شده اند.
دوم : به خانواده هاى شهداء سر بزنید و از احوال آنها جویا شوید ، و نگذارید خداى نکرده تنها بمانند .
سوم : دعاهاى توسل و کمیل و دیگر دعاها اهمیت فراوان دهید و همچنین به نمازهاى جماعت و نماز جمعه اهمیت دهید و سعى کنید هر کجا که هستید و هر کارى که دارید ، زمین گذاشته ،و خودتان را به صفوف نماز جماعت حاضر کنید چون این نمازها و دعاهاست که شما را از منجلاب و فسادها نجات مى دهد
چهارم : هیئت متوسلین به باب الحوائج على اصغر (ع) است که اگر مى خواهید محبتتان به ائمه اطهار (ع)زیاد شود و حوائج شرعیه شما بر آورده شود در این هیئت حتما حضور بهم رسانید و از خدا بخواهید که به شما نشان دهد که در خانه چه کسانى مى رویم و واقعا ائمه اطهار به درکاه خدا آبرومند هستند و انشاالله خداوند متعال بواسطه همین ها هستیم که شده ماها را غریق رحمت خودش قرار دهد .
و سپس شما اى برادران از جان گذشته و شما اى برادران ایثارگر بسیجى سعى کنید این موارد بالا که همگى نشات گرفته از پیامهاى شهداى عزیزمان است ، سرمشق خود قرار دهید و همچنین وحدت بین خودتان را در هر حال حفظ کنید و روح خودتان را هر چه بیشتر بسازید چرا که بچه هایى که رفتند و به آن فیض الهى رسیدند و مثل گل پرپر شدند توانسته بودند روحشان را بسازند و دل از دنیا ببرندو دست از همه چیز دنیا بشویند .
از برادران مسئول حرف شنوءى داشته باشید که این برادران عزیزمان واقعا از همه چیزشان گذشتهاند و زیر بال من و شما را گرفته و به یک جایى رساندند و در همه حال کمکمان کردند و خلاصه حق زیادى به گردن همگى دارند ، انشاء الله خدا براى اسلام حفظشان کند و انشاء الله خدا اجر عظیمى به همگى شما بالاخص این برادران عزیز بدهد .
چند کلامى با مادر عزیز و از جان بهترم : مادرم درست است که شما براى من هم مادر خوبى بودیدهاید و هم پدر خوبى و رنجها و مشقتهاى زیادى براى من متحمل شدهاید و حال که وقت ثمره شد بخاطر خدا و براى یارى اسلام فرزندت را ، فرزندى را که آرزوى پوشاندن لباس دامادى به آن داشتى را روانه جبهه حق علیه باطل کردى و همچنین ذوق آن داشتى که مرا به دانشگاه بفرستى تا به اسلام و مردم خدمت کنم ، ولى شما مادر عزیزم شما درس عظیم تر و بزرگتر به مادران و پدرانى که در خواب غفلت هستند مى دهى و فرزندت را روانه دانشگاهى مى کنى که استادش امام حسین (ع) و رئیس و فرمانده اش امام زمان (عج) مهدى موعود و ناظم و نظم دهنده آن امام خمینى است .
مادر جان امیدوارم که در این دانشگاه نتیجه قبولى را بگیرم و امیدوارم خداوند متعال به سبب خون شهداى انقلاب و شهداى صحراى کربلا دست رحمتى نیز بر سر ما بکشد و ما را از توبهکنندگان واقعى خودش قرار دهد و از شما مادر و خواهرانم مى خواهم که که با صبرتان و انشاء الله استقامتى که خداوند به شما مى دهد مشت محکمى باشید بر دهان منافقین و ضد انقلاب ، یاوه گویان شرق و غرب و انشاء الله زینب وار بتوانید فرزندانتان را در راه و قرآن تربیت کرده و در راه اسلام از آنها استفاده شود .
شما اى برادرعزیزم ، مسائلى را که قبلا به شما گفته ام انشاءالله عمل کنید .
چند کلامى با همسرم : انشاء الله که مرا عفو کنید و همینطور که عقیده شما و استقامتى که در دین دارید و پاى بندى خودتان را به انقلاب حفظ کنید پشتیبان ولایت فقیه باشید و سعى کنید همیشه و همه کارهایتان زینب وار باشد و در خط اصیل اسلام باشید و تکیه گاهتان را خداوند متعال قرار دهید و به خدا امیدوار باشید از خانوا دهتان حلالیت مى طلبم و بایستى همگى مرا ببخشید از همگى دوستان و همسایگان و آشنایان حلالیت مى طلبم .
در آخر رزمندگان اسلام را دعا کنید .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
برادر رمضان (محسن) چپ نویس
خدایا ، خدایا ، تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار