شیدا گونه از خدا سخن مى گفت ، چنان عاشقانه حرف مى زد که سخنانش به ژرفاى دل ها راه مى گشود . به آنچه مى گفت عمل مى کرد . مبارزاتش را با انقلاب اسلامى آغاز کرد . راهپیمایى و تظاهرات را علیه رژیم سفاک پهلوى شکل مى داد و شرکت مى کرد . علاقه به علوم ومعارف، او را به حوزه علمیه قم کشاند و بر سفره اهل بیت (ع) نشاند .
با پیروزى انقلاب اسلامى، در بسیج مسئول گروه مقاومت عمار شد . شهید قائمى در نهایت سادگى ازدواج کرد و کمتر از یک ماه ازاین ازدواج نمى گذشت که به جبهه هاى جنوب رفت . دو ماه و نیم در آن سرزمین حماسه و خون مقاومت کرد و با ترکش خمپاره اى از ناحیه گوش زخمى شد .
پس از بهبود به دیار عاشقان خدا بازگشت و در رویارویى با بعثیان کافر در عملیات محرم به درجه
شهادت رسید .
از کلیه علما و خطبا و مبلغان اسلام می خواهم که فعالیتهاى فرهنگى خود را زیادتر نمایند که مسئولیت شما بسیار زیاد است.