براتعلی بهرامیان در سال 1324 در خانواده ای زحمتکش و مذهبی به دنیا آمد و بعد از طی دوران طفولیت به مدرسه رفت و موفق به کسب گواهینامه ی پنجم ابتدایی شد. پس از آن، مشاغلی از قبیل سیمانکاری، لبنیاتی و کار در محضر اسناد رسمی را پیشه کرد و بالاخره به استخدام ذوب آهن درآمد. با شروع جنگ تحمیلی خود را به جبهه رساند و دراولین اعزام به مدت 100 روز در جبهه ماند و به مرخصی نیامد. در جمع بچه ها طوری عمل می کرد که کسی نمی دانست او فرمانده است. وقتی برادر مهران پور مسئول جهاد به او گفت: نیروهای قدیمی رسمی می شوند. زیر بار نرفت و گفت: می خواهم تا اخر جنگ داوطلب باشم و سر کار خودم برگردم و سرانجام در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
"وَالَذینَ آمَنوُا وَ هاجَروُا وَ جاهَدوُا فى سَبیل اللَّه بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمَ دَرَجَة عِنْدَاللَّهاوُلئِکَ هُمُ الْفائِزوُنْ"
" کسانى که ایمان آوردند و هجرت و جهاد کردند در راه خدا با مال ها و جانهاىخود نزد خداوند بلند مرتبهاند و آنانند جزء فائزون"
با درود بر رهبر کبیر انقلاب امام خمینى )ره( و .... و کلیه کسانى که در خط امامبه اسلام و انقلاب خدمت مىنمایند و با سلام و درود به ارواح طیبه شهدا و سالارشهیدان ابا عبدالله الحسین و بالاخص شهداى کربلاهاى ایران و با سلام به خانوادههاىمعظم شهدا و اسرا و مفقودین و طلب صبر و اجر براى آنها، چند کلمهاى به عنوانوصیت که وظیفهاى است بر دوش اینجانب ذکر مىنمایم.
خدایا تو شاهدى آنچه که مسئله هجرت و جهاد در راه تو را در درونم زندهکرد فقط رضاى تو بود و طبق آیه شریفه در قرآن ستایش تو را مىکنم از این که مرا بهاین راه هدایت نمودى و اگر هدایت نمىکردى هرگز راه هدایت را نمىیافتم. خدایا تومیدانى که حب جاه و مال و منال و یا دست زور و قدرت مرا به اینجا ها نکشانده وبنابر شناخت خودم همانطورى که از سوى تو آمدم به سوى تو بازگشت خواهم کرد)انالله و انا الیه راجعون( قدم نهادهام و سفارش مىکنم به کسانى که این وصیت نامه رامىخوانند حال که دنیا گذشتنى است و عمر انسان نیز تمام شدنى، پس چه بهتر که بنابرآیات قرآن خود را جزء اشرف مخلوقات قرار داده و تحمل سختى ها و مشکلات درراه خدا را بنمائیم که اگر این سختى ها نباشد چه تفاوتى بین زندگى انسان و حیوانمىباشد و خوشا به حال کسانى که به این نکته ها عمل کرده و به هدف خود رسیدند ومسوولیت سنگینترى بر دوش من گنهکار نهادند. امثال حاج حسن فیروزبخت و یااحمدى و غیره و بنابر شناخت خودم هر چند که به نحو احسن نبوده ولى تا آنجایى کهدر توانم بوده به حمد خدا انجام دادهام تا فرداى قیامت شهدا گلایهاى از دستم نداشتهباشند.
پدر و مادر عزیز و مهربان، از این که برایم زحمت ها کشیده تا به اینجا رسیدهامو نتوانستم حقى که بر گردنم داشتهاید اداء نمایم تشکر و قدردانى مىنمایم و امیدوارمکه مرا حلال نموده و خداوند نیز به شما اجرى عظیم عنایت فرماید.
امّا خانواده عزیز از این که چند سالى را که با هم بودهایم براى من و فرزندانمزحماتى را کشیدى و براى آمدنم به جبهه سهم عظیمى داشتهاى تشکر نموده و طلبحلالیت از شما مىنمایم و سفارش به فرزندانم این است که نسبت به مادر خود نیکىکرده و در کارها او را یارى نموده و نسبت به فرائض دینى خود منجمله نماز اول وقتو نماز جمعه و جماعت ها و شرکت در مساجد کوتاهى نکنند و بدانند که همه اینخون ها که ریخته شده براى نماز و حاکمیت اسلام و قرآن بوده است.
از برادران و خواهرانم طلب حلالیت نموده و سفارش مىکنم نسبت به فرزندانممعصومه و سعید و بقیه جهت امر و نهى آنها براى رضاى خدا کوتاهى نکنند.
در پایان از کلیه آشنایان و دوستان ضمن طلب بخشش، همه آنها و امت شهیدپرور را به پیروى از دستورات امام امت و ... دعوت مىنمایم و نگذارند که خونعزیزانى که براى احیاء دین خدا در کربلاهاى ایران به زمین ریخته شده از بین برود، هرچند که بنابر حدیث حضرت على هر ظلمى که بر سر هر کسى برود از دست خود اوستو اگر کوتاهى کنید در فرداى قیامت مسئول بوده و شهدا از ما نخواهند گذشت.
به امید پیروزى سریع رزمندگان اسلام و سلامتى و طول عمر امام امت و ... ونجات اسرا و شفاى معلولین و محرومین. والسلام
حاج براتعلى بهرامیان
65/10/1