شهید رضا شریفی در یک خانواده مذهبی در سال 1344در حبیب آباد متولد شد او تحصیلات ابتدائی را در مدرسه حبیب آباد فرا گرفت وعلاوه بر دروس دبستان به مکتب که علوم دینی وقرآنی یاد داده میشد میرفت پس از تحصیلات ابتدائی وارد مدرسه راهنمایی حبیب آباد شد وروز به روز علاقه وشوق بیشتری نسبت به مسائل دینی ومذهبی نشان میداد او همیشه مسجد میرفت ودر تمام جلسات دینی شرکت می جست پس از پایان دوره راهنمایی تحصیلی وارد هنرستان فنی شیخ بهائی گز برخوار در رشته اتومکانیک وارد شد .شهید شریفی قبل از پیروزی انقلاب همیشه به اصفهان میامد ودر تمام راهپیماوئیها شرکت می نمود واعلامیه ها را از اصفهان به حبیب آباد می آورد ودر بین مردم در مساجد توزیع می نمود .شبها همیشه با بچه های محل به پاسداری مشغول بود وهیچگاه از مسجد وروحانیت غافل نمیشد بطوریکه روحانی محل آقای حجت الاسلام سید رضا مومنی از خاطرات رضا شریفی می گوید او همیشه با دوچرخه اش جلو مسجد ودر مقابل من مجسم می شد .شهید رضا شریفی علاوه بر درس اغلب اوقات وقتی از مدرسه می آمد هنگام تعطیلات به صحرا به کمک پدرش می رفت وکمکهای شایانی به او در امرکشاورزی وهمچنین دامداری می نمود بطوریکه اکنون جای خالی او بسیار احساس می شود.شهید شریفی قبل وپس از پیروزی انقلاب همیشه در مجالس وعظ حاظر می شد .تا اینکه امام فرمان بسیج عمومی صادر نمود او فورا ثبت نام نمودند ودر تمام تمرینات بسیج وکوهنوردیها شرکت می کردند تا اینکه در تاریخ60/9/7 از طرف بسیج به کردستان اعزام شد وپس از گذراندن چهار ماه به مرخصی آمد وباز دو مرتبه در تاریخ61/2/15 از طرف بسیج به استا خوزستان اعزام شد ودر شب61/2/20 در حمله و پیشروی به طرف خونین شهر در منطقه شلمچه براثر اصابت خمپاره به شهادت رسیدند.
هل من ناصر ینصرنى و هل من معین یعینى .
اذا اصابتهم مصیبه قالوا انالله و انا الیه راجعون .
هنگامى که به آنان مصیبتى وارد مى شود مى گویند از سوى خدا آمده ایم و به سوى او باز مى گردیم بار دیگر ند اى امام حسین توسط امام خمینى به صدا در آمد و دیدیم که پیروان خط حسین ندایش را جواب دادند. پس از تشکر از خداوند تبارک وتعالى و درود بى کران بر فرستادگانش وحضرت نبى اکرم آخرین پیامبر خداوند و درود بر جانشینانش که امامان و بعد ولایت فقیه و درود بى کران ما به رهبر شیعیان جهان امام خمینى و سلام بر تمام شهیدانى که بار مسئولیتى را که روى شانه آنها بود این مسئولیت را انجام دادند و به لقاء الله پیوستند ، و درود به تمام رزمندگان اسلام و بر تمام شهیدان ازانقلاب حسینى تا انقلاب خمینى ، همانطور که مى دانید امام درباره شهادت فرمود : شهادت یک فوز عظیمى است ، جوانان ما شهادت را طالبند ، ملتى که شهادت دارد اسارت ندارد ، (امام خمینى ) و غیره شهادت یک فوز عظیم است که من کوچکترین سخنى درباره آن مى نویسم .
قرآن درباره آن اینطور مى فرماید :
و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
همانطورکه مى دانید همه کس نمى تواند معنى شهادت را بفهمد مگر آنکه شهادت را لمس کند . اسلام دین حرکت و جنب وجوش است و در تعالیمش فعالیت نهفته است و هر مسلمان وظیفه دارد که با ظالم و کفار بجنگد ، و امام را خیلى مى خواستم ببینم ولى لیاقتش را پیدا نکردم و الآن که من این وصیتنامه را مى نویسم نیروهاى اسلام با کفر در نبرد هستند و اگر لیاقت داشته باشم در این نبرد به لقاء الله مى پیوندم در خاتمه این وصیت نامه ، تقاضامندم کسی به هیچ وجه ناراحت نباشد و از برادران تقاضامندم که سنگرها را حفظ کنند و مبادا که جاى من را خالى بگذارند و خون صدها هزار شهید را پایمال کنند ، تا این انقلاب جهانگیر شود و تا انقلاب مهدى ادامه داشته باشد خدا یار و یاور شما باشد امیدوارم که پدر و مادر و تمام خویشاوندان هیچ ناراحت نباشند و دوباره تذکر مى دهم و عاجزانه تقاضامندم که بخصوص پدر و مادر به هیچ وجه ناراحت نباشند و امیدوارم کسانى که حقى بر گردن من دارند مرا ببخشند چند تذکر - 1- مسجد بروند -2- قرآن و نهج البلاغه بخوانند -3- اخلاق اسلامى را رعایت کنند . و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
خدایا ، خدایا ، تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار از عمــر ما بکاه و بر عمــر او بیفــــــزا «امیدوارم موفق باشید»