بسم الله الرحمن الرحیم
بنام آنکه از او آمدیم و بسویش خواهیم رفت، بنام آنکه آنگاه که اراده کند جان می دهد و آنگاه که اراده کند جان می ستاند و بنام آنکه آفرید مهدی(عج) تا به جهانیان بفهماند که عاقبت عدل باقی خواهد ماند و خرمن فساد و ناعدالتی و تباهی در آتش خواهد سوخت، بنام آنکه آفرید خمینی را تا به جهانیان بفهماند در برابر هر یزیدی، حسینی است، در برابر هر معاویه ای علی هست و در برابر هر فرعونی، موسی هست، و بنام آنکه آفرید انسانهایی را که جانشان را فدا می کنند، تا به جهانیان بفهمانند خونشان تیغ تیز شمشیر جهانخواران را درهم خواهد درید.
اینک که قلم بدست می گیرم تا آخرین سخنانم را بر روی کاغذ بیاورم بار سنگین مسئولیتها بر دوشم سنگینی می کند، قلمی که با دست و پای قطع شده معلولان به حرکت در می آید، جوهر آن با خون شهیدان تأمین می شود، حرارت آن از سینه های داغدار مادران نوجوان از دست داده گرفته می شود و نوشته هایی که با اشک چشم کودکان پدر از دست داده انشاء می گردد.
بله پدر و مادر مسئولیتی سنگین تر از جبران زحمات بی دریغی که در طی (۲۵) سال عمرم برایم کشیده اید در پیش است:
آنگاه که در فکر فرو می رفتم که چگونه زحمات فراوانتان را جبران کنم، آنگاه که در فکر غوطه ور می شدم که چگونه عصای دست پدرم شوم، آنگاه که می اندیشیدم چگونه در آینده به کمک خواهرانم بشتابم و آنگاه که می اندیشیدم که باید در آینده پشتوانه ای محکم برای برادر کوچکم باشم، ناگاه سلاح آتشین شهیدی را می دیدم که در پهن دشت خونبار خوزستان چکاننده ای را می طلبید، آنگاه فریاد حسین از حلقوم خمینی آن بت شکن قرن و آن حامی مستضعفان در گوشم طنین می انداخت که آیا کسی هست مرا یاری کند و ناگاه چشمان منتظر مادرانی را می دیدم که انتظار دارند جای فرزندانشان در جبهه پر شود و ناگاه فرزندانی را می دیدم که منتظرند مهدی(عج) بیاید و پدرشان را به همراه بیاورد و در اینجا بود که صلاح یک ملت، صلاح یک مذهب را برصلاح خانواده ام ترجیح دادم، راهی جبهه شدم تا نه تنها من بلکه میلیونها (نفر) مثل من به آنها، به بعثیون و به بزرگترشان بفهمانیم که موتور انقلاب اسلامی با خون ما حرکت می کند و آرزوی توقفش را به گور خواهید برد، باشد تا شما خانواده عزیزم ضمن حلال کردن من به آنانی که در داخل آشوب و بلوا می کنند بگوئید برخلاف جریان آب حرکت نکنند که عاقبتی جز نابودی در انتظارشان نیست.
و شما ای مردم شهیدپرور باشد تا به یاری این کشتی بان، پیر جماران بشتابید و بدانید تنها رهبری که می تواند شما را به ساحل نجات برساند خمینی است تنها کسانی که دوست واقعی شما می باشند روحانیت است و در غیر اینصورت بعد از چندین سال مجبور خواهید شد دوباره جوانانتان را در عشرتکده ها یا در کنار خیابانها به همان وضعی که قبلاً دیده اید پیدا کنید بدانید جهانیان (مستضعفان) چشم به شما دوخته اند کوچکترین حرکت شما موجب امیدواری آنان خواهد شد که در آینده کسانی خواهند بود که آنها را نیز نجات دهد. پس باشد تا همچنانکه شهیدان پیام داده اند گوش به فرمان امام و روحانیت باشید و از کمکهای معنوی و مادی به سلحشوران در جبهه ها نکاهید که تکیه گاه پولادین این دلیر مردان شما می باشید.
و ای دانش آموزان شما نیز بدانید اگر سربازان بزدل صدام از اسلحه ها وحشت دارند آن کرملین نشینها و کاخ سفید نشینها از قلمهای شما وحشت دارند، اگر سربازان بزدل عراقی چشم به سنگر ما دوخته اند تا حرکتمان را در نظر داشته باشند، ریگانها و میترانها چشم به کلاسهای شما دوخته اند، باشد تا با درستان، با تلاشتان، با کتابهایتان، با قلمتان لشکر وابستگی به غرب و شرق را از ما برانید در آخر از کلیه برادران و خواهرانی که بنحوی با من در ارتباط بودند طلب حلالیت می کنم در ضمن از شما تقاضا دارم جهت بخشش گناهانم دعا کنید.
مرتضی جعفری ۲۵/۷/۶۲
امضاء
دست نوشته شهید مرتضی جعفری ساعاتی قبل از شهادت ۱/۸/۶۲
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام الله که یاریش را به چشم دیدیم نصرتش و معجزه اش شامل عالمان شد و سلام بر مهدی، مهدی که فرمانده ایش را به حق دیدیم و سلام بر خمینی که صدای هل من ناصر ینصرنی اش را با عمل و نه با حرف جواب دادیم و سلام بر شهیدان شهیدانی که پیامشان و فریادشان را به گوش شنیدیم و سوگند بر این لحظات، لحظاتی که عاشقان الله در دیار عشق به پیوستش منتظرند با چشمانی که اشک شوق در آن حلقه بسته قسم به لحظاتی که منتظران مهدی و رهروان حسین و سربازان خمینی با هم آخرین گفته هایشان را در گوش زمرمه می کنند و قسم به این لحظات که قداستی بس عظیم دارد قداستی که باید به آن سوگند خورد چرا که ساعاتی دیگر به سوی کافران خواهند شتافت و تار و پود دشمن خدا و اسلام را از وجود میهن اسلامیمان برخواهند کند و می روند تا مردم در بند عراق را نیز از زیر ننگ این دیو صفتان آزاد کنند امید آنکه آنان که می مانند و آنان که پیامشان را به گوش می شنوند راه سرخ و مقدسشان را ادمه دهند راهی که از بدر شروع شده و تا عاشورا ادامه یافته و از آنجا تا ۲۲ بهمن و عملیات والفجر و بالاخره به انقلاب مهدی (عج) خاتمه خواهد یافت ان شاء الله.
امشب شهادت نامه عشاق امضاء می شود
فردا به خون عاشقان این دشت دریا می شود
امضاء ۰۱/۰۸/۶۲
مرتضی جعفری
فرزند روح الله