عمليات رمضان ، عملياتى سرخ و خونين بود با پيكر هايى قطعه قطعه و افتاده بر زمين و...
شهيد سيد على محمد ، شانزده سال جسم شريفش ميهمان خاك هاى گرم جنوب در منطقه عملياتى رمضان بود تا قدم هاى ياران مظلومش را در آن سرزمين گرم ، پاس داشته باشد .
پدرش كشاورز و زحمتكش بود و او نيز در كودكى ، پدر را در اين كار يارى مى نمود . در دوران انقلاب اسلامى سرباز بود ، اما هيچ گاه در مقابل مردم قرار نگرفت . پس از انقلاب هم به عضويت انجمن اسلامى، بسيج و شوراى روستا در آمد كه شبكه بهداشت و لوله كشى آب روستا با همت او
انجام گرفت.
شهيد باقرى ، شاگرد مدرسه آيت الله يثربى و طلبه اى درس خوان، دين دار، با نشاط و پر كار بود . او
سه بار راهى دفاع مقدس شد و آخرين بار پس از شانزده سال در سال 77 پيكرش بر تابوتى سبكبار
بر دستان با كرامت مردم روستاى حسنارود تشييع و مزارش زيارتگاه دلباختگان حقيقت شد .
مسلمان نبايد شاهد ترويج ظلم باش د، نبايد شاهد چپاولگرى باشد، بايد تا آنجا كه می تواند در راه تحقق يافتن حكومت خدا گام بردارد.