بسیار کوشا بود و پر شور. از همان آغاز ورودش در مسجد محل، حرکت از وجودش مى جوشید؛ از راه اندازى کتابخانه و نگارش مقاله و شرکت در بحث هاى سیاسى تا جمع کردن نونهالان و برنامه هاى فرهنگى و تلاوت قرآن.... بعد هم عشق به معارف اهل بیت(ره)، او را به حوزه علمیه کشید و حجره نشین مدرسه علمیه امام باقر(ع) در قم گردید. نشاط جوانى، شور عاشقى و اطاعت از رهبرى او را متوجه جبهه ساخت و در عملیات کربلاى 4 و والفجر 10 در شهر حلبچه حضور فعال داشت. در همان منطقه بود که بر اثر گاز هاى شیمیایى هواپیماهاى عراقى مصدوم و اصابت ترکش
او را مجروح نمود.
اما... آخرین صفحات زندگى شهید خلیلى در سرزمین آتش و عشق، شلمچه ورق مى خورد.
دشمن حرکت تازه اش را به قصد تصرف مجدد خونی نشهر آغاز کرده بود. در این هنگام شهید
نصرالله در حالى که هنوز بهبود کامل از زخم پیشین نیافته بود در منطقه حاضر شد و با دفاعى جانانه شربت شهادت نوشید.
فرازی از وصیت نامه:
شهادت طریق سریعى است که زود تر از هر لحظه ممکن، انسان را به معبودش نزدیک میکند و چه زیباست درک شهادت که به درک معبود منجر میشود.
از ولایت فقیه به عنوان دژى مستحکم پشتیبانى کنید.