در جلسه اى با یکى از روحانیون مهذب کاشان آشنا شد و همین آشنایى او را به حوزه و محافل
روحانى کشید. در تظاهرات دى ماه سال 56 که به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفى خمینى (ره)
توسط طلاب قم برپا شده بود، او فعالیت انقلابى خود را به طور جدى آغاز نمود و به پخش اعلامیه ها
و نوارهاى امام خمینى (ره) و نصب پوستر و شعار نویسى پرداخت. مأموران ساواک چندین بار براى
دستگیریش به منزل آنها یورش بردند ولى او را نیافتند. این طلبه مجاهد پس از پیروزى انقلاب
اسلامى به کردستان اعزام و تا مرز شهادت پیش رفت. بعد از مدتى مسئولیت سپاه بانه به او داده
شد. در منطقه کردستان بر اثر انفجار نارنجک توسط ضد انقلاب دست راستش از مچ قطع شد و به
بیمارستان انتقال یافت.
پس از بهبود، به مدرسه امام خمینى (ره) رفت و مشغول درس و بحث شد؛ اما روح بى قرارش باز
او را به جبهه کشاند. در جبهه جنوب به عنوان فرمانده گردان امام سجاد(ع) هدایتگر رزمندگان بود تا شب عید فطر، مرحله چهارم عملیات رمضان آغاز شد و او در حالى که به وسیله موتور در خط مقدم
جبهه در حال حرکت بود با ترکش خمپاره اى به ابدیت پرواز نمود.