براداران شهیداکبرومهدی امینی درخانواده ای مذهبی درشهرخوراسگان درمحله ی پزوه چشم به جهان گشودند.پدرانها کشاورز بود واین دوبرادرنیزبه جهت مشکلات اقتصادی خانواده ازکودکی به کشاورزی پرداختندوتا سالهای نوجوانی وجوانی به ان ادامه دادند.این دوبرادر باوجود تمام مشکلات موجود به تحصیل علم نیزپرداختند.دردوران پیروزی اسلامی این دوبرادرهمچون دیگرجوانان مبارزوانقلابی شهرمان به مبارزه بارژیم شاه پرداختند وباشرکت درتظاهرات وراهپیماییهای ان دوران نقش موثرخود درپیروزی انقلاب اسلامی را ایفاکردند.پس ازپیروزی انقلاب اسلامی نیزبا شروع جنگ تحمیلی ندای امام خمینی رحمه الله رالبیک گفتند وبه جبهه های حق علیه باطل شتافتند..شهیداکبرامینی چندین باردرجبهه جنوب مجروح گردید.وی درعملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گروهان حضورداشت ودرعملیات ثامن الائمه نیزشاهد شهادت برادرکوچکترش بود که دران عملیات به شدت مجروح شد.وی پس ازبهبودی به صورت داوطلبانه به مدت4ماه به لبنان رفت تا درجبهه ای دیگرباظلم وتجاوز مبارزه کند.شهید اکبرامینی پس ازبازگشت ازلبنان به جبهه بازگشت وسرانجام درعملیات بدردرحالی که به عنوان فرمانه گروهان وجانشنین فرمانده گردان حضرت ابالفضل علیه السلام درلشکر14امام حسین علیه السلام بادشمنی بعثی می جنگید،درخط مقدم جبهه مجروح ودربازگشت به پشت جبهه به وسیله قایق دراثراصابت گلوله خمپاره به همراه 6نفر ازهمرزمانش به مقام رفیع شهادت نائل گردید وپیکرمطهرش پس ازچندین روز ازاب گرفته ودرگلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.درقسمت هایی ازوصیت نامه شهید مهدی امینی نیز امده است: امیدوارم که جوانان عزیزهمیشه به دنبال امام و ولایت فقیه باشید.
بسمالله الرحمن الرحیم
«انا للله و انا الیه راجعون»
بنام خدا و با سلام و درود به حضور محترم امام زمان ( عج)تنها منجی بشریت و نایب بر حقش امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و رزمندگان اسلام و خانواده های شهدا بخصوص شهدای محراب و مفقودین ، امیدوارم که بتوان یک خدمتی و یک سهمی در این انقلاب و در این جنگ داشته باشم .
خدمت پدر بزرگوارم سلام عرض میکنم ، پدرجان شما وظیفه بزرگی در زندگی من انجام داده اید ، درست است که هنوز سنی از من نگذشته است ولی همین قدر متوجه شدم که جنگ چیست و امام چیست .
و امام مادرم شما با شیر خود من را بزرگ کردید و در خدمت جامعه گذاشتید ، براستی که تازه فهمیدم لیلا چگونه علی اکبرش را به اسلام تحویل داده بود. مادرم من قادر نیستم خوبیهای شما را بر روی این کاغذ بینویسم و فقط این را بگویم که اگر بیان خوبیهای شما را بگویم شاید یک قسمت از آنها را نمی توانستم در طول زندگیم بنمایم . مادرم ، اگر لیاقت شهادت را پیدا کردم در آخرت شفاعت شما و پدر بزرگوارم را در پیش حضرت زینب (س) و حضرت زهرا و حضرت علی (ع) خواهم کرد و به آنها میگویم پدر و مادرم این سعادت را داشتند و توانستند این بار برای اسلام علی اکبرشان را بدهند.
مادرو پدرم بعد از شهادتم از شما تقاضا دارم که شهادتم برای شما " وسیله" برای دنیا نباشد ، شهادت را از اولیاء و پیامبران آرزو میکنم شهادت من راهی است که حزب الله بمن آموخته است شهادت برای من به منزله برادر ، خواهر و رزمندگان ، اعم از بسیجی و سپاهی می باشد.
وصیتی هم به شما برادران و خواهران خودم دارم و آن این است که بعد از شهادت من خود را در اختیار اسلام بگذارید همچنانکه تاکنون در خدمت اسلام بوده اید و با اعمال معنوی خود مشت محکمی بر دهان منافقان و خودفروختگان بزنید ، نگذارید که آنها بیایند و قیم این امت شهید پرور باشند و از شما می خواهم که نماز جمعه را که مشت و ضربه ای است بر دهان دشمنان اسلام و این سنگر عبادی سیاسی در خالی نگذارید که سلاحی است در مقابل استکبار جهانی بخصوص آمریکا .
وصیت دیگری که دارم و از همه مهمتر است این است که امام خمینی این پیر جماران ، این یار مستضعفان ، این دشمن مستکبران و این عالم بزرگ را تنها نگذارید ، در دعاهایتان او را از یاد نبرید دیگر اینکه احترام روحانیت مبارز همانطوریکه امام فرمود حفظ کنید . دشمن ضد ولایت فقیه باشید که این سرمایه انقلاب است .
پدر و مادر عزیزم شما دوست داشتید که پسرتان داماد بشود و با دسهای خودتان برای پسرتان جشن و عروسی براه بیندازید و روی لباس او گل بریزید وقتی که شهید شدم موقع همان کار است ، البته رویم را ببوسید و اگر صورت نداشتم جاهای دیگر بدنم را ببوسید و عکس امام امت را در قبرم بگذارید و مرا در کنار شهدای دیگر محله بخاک بسپارید.
مادرم ، من غروب هر پنجشنبه در کنار قبرم منتظر شما هستم و از شما میخواهم که این وصیتم را اگر امکان دارد انجام دهید و در آخر هم شما را بخدا می سپارم .
از همه دوستان و آشنایان می خواهم که مرا حلال کنید و امام را تنها نگذارید و راه شهیدان را ادامه دهید.
خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار
رزمندگان اسلام پیروزشان بگردان
به امید پیروزی حق علیه باطل و نور علیه تاریکی
کسی که در آخرت فراموشتان نخواهد کرد – اکبر امینی 16-9-1365