شهید جواد امینی در سال 1346 در محله پزوه یکی از توابع خوراسگان در خانواده ای کشاورز و مذهبی بدنیا آمد و دوران طفولیت خود را در دامن پاک مادری مسلمان و مذهبی سپری نمود و چون به سن 7 سالگی رسید به دبستان محل راه یافت و تحصیلات ابتدایی خود را با موفقیت گذراند و هنوز مدرسه می رفت که انقلاب اسلامی شروع شد . جواد چون در خانواده مذهبی و دوستدار اهل بیت نبوت بزرگ شده بود مانند سایر بچه های مذهبی از انقلاب دفاع می کرد و به انقلاب عشق می ورزید ولی بعلت فقر مالی نتوانست تحصیلات خود را ادامه دهد و گفت بهتر است که همراه پدرم به صحرا روم و به او کمک کنم چون معتقد به کار و کوشش مخصوصا شغل کشاورزی بود زیرا این شغل محترم و شریف را شغل مولایش علی (ع) میدانست و نظرش این بود که به هر طریق که بشود به جامعه اسلامی و اقتصاد مملکت کمک نماید .
از خصوصیات اخلاقی او این بود که هیچگاه نماز را کوچک نمی شمرد و به مسائل اسلامی و اخلاقی بی نهایت توجه می نمود همیشه به بزرگتر ها مخصوصا پدر و مادر خود احترام می گذاشت ، خیلی کم حرف و کم رو بود و حتی در مقابل پدر و مادرش بلند صحبت نمی کرد ، با رفقایش و بچه های فامیل و دوستانش بسیار صمیمی و رئوف و مهربان بود . زمانیکه جنگ را صدام کافر به ایران اسلامی تحمیل نمود او 13 ساله بود و همیشه میخواست به جبهه برود و بر علیه صدامیان بجنگند ولی بخاطر کم بودن سنش با او موافقت نمی شد و از این مسئله رنج می برد و میگفت ای کاش سن من زیاد بودکه میتوانستم به جبهه بروم و از اسلام و قرآن دفاع کنم .
جواد در اواخر عمر خود از همه و پدر و مادرش طلب حلالیت می خواست و می گفت ای مردم مبادا امام را تنها بگذارید زیرا امام یار و یاور مستضعفان و محرومان است .فلذا در سال 1365به دلخواه و با میل خودش به خدمت مقدس سربازی رفت و سرانجام در مورخه 21/1/1366 در قصر شیرین به آرزوی دیرینه اش که شهادت در راه خدا بود رسید