ای خدا، چه لطف بزرگی که شامل حال من رو سیاه غافل شده، خدایا ما را ببخش و اسلام و مسلمین را پیروز گردان، اگر قرار است که انسان بمیرد و بپوسد پس چه بهتر که این بدن در راه خدا تکه تکه شود و اگر قرار است انسان مال دنیا را بگذارد و برود پس چرا در راه خدا انفاق نکند، امیدواریم که خداوند مرگ همۀ مؤمنین را اول راحتی و شهادت در راه خودش را نصیب همه قرار دهد و توفیق راه یابی به راه خودش را به ما عطا نماید که از این راه منحرف نشویم
امیدواریم که خداوند به ما گناهکاران هم رحمی نماید و ما را در زمرۀ شهداء قرار دهد آخر ما کجا و شهداء کجا و شهید شدن در راه خدا، ولی به هر حال مسلمان باید ما بین خوف و رجا قرار گیرد و ما هم بین خوف و رجا هستیم می‌ترسیم با معصیتها و گناهانی که انجام داده ایم در زمره ی شهداء قرار نگیریم ولی در عین حال رجا داریم به عفو و بخشایش خداوند. و این امکان هست که لطف خدا شامل حال من گناهکار هم بشود و شهادت در راه خدا نصیبم گردد که چه نیکوست کشته شدن در راه خدا به فرماندهی روح خدا.
اگرجز با کشته شدن ما اسلام از خطر نجات پیدا نمی‌کند پس ای گلوله ها و بمبها و ترکشها بدنهای ما را سوراخ سوراخ کنید و دشمنان اسلام و منافقین و کفار بدانید که از هر قطره خون ما سیلی جاری خواهد شد و در آینده ای نه چندان دور آنها را در منجلاب نکبتی که خود برای خود ایجاد کرده اند فرو خواهد برد. بارالها با فضل خودن با ما رفتار کن نه با عدل خودت که ای وای به حال ما اگر خدا بخواهد با عدل خودش با ما رفتار کند
دانشگاهیان باید در حد توان خود در اصلاح دانشگاهها و دانشکده ها بکوشند و نگذارند که خط امام و ولایت فقیه در این مؤسسات علمی بیش از این مورد حق کشی و مظلومیت قرار گیرد و پیروی از ولایت فقیه سر لوحه ی کارهای ما باشد، خلاصه صد در صد دانشگاهها باید متحول گردد و در ادارات باید کاغذ بازی و علافی گری کارمند و ارباب رجوع نابود گردد حتی در بعضی ادارات جدید التأسیس هنوز هم کاغذ بازی وجود دارد و برای یک کار کوچک از هفت خان باید عبور کنند. که به لطف خدا و همت مسئولین محترم حفظه الله تعالی باید رفع گردد و باید فکری به حال کارمندان اضافی ادارات بشود و کارمندان اضافی در جاهای لازم به کار گرفته شوند
ازحاکم شرع پرسیده شود اگر وجوهاتی به مالم تعلق می‌گیرد پرداخت گردد. تمام نماز و روزه هایم را خوانده و گرفته ام فرزندانم را طبق دستور اسلام و مفید به حال اسلام تربیت نمائید و کاری کنید که مجاهد فی سبیل الله شوند، پدر و مادر و همسرم را با فرزندانم محمد عزیز و علی عزیز و زهرای عزیز به خدا می‌سپارم و می‌خواهم که همگی مرا حلال نمائید در آخر زیادی برای من تشریفات نگیرید و به جای تشریفات باید در راه خدا و بیان اسلام کار کرد.