... 14 سال پیکرش ماند و با آفتاب گرم و سوزان خاک هاى شلمچه انس گرفت تا سال 1375 که
تابوت سبکبارش را تشییع کردند!
خدایا که را روى این دست ها میبرند؟
خدایا مگر عشق را میبرند!
چه در محفلى سبز پیچیده اند !
شهید مرا سر جدا میبرند !
شهید عزیز رضا ثابت، طلبه مدرسه صدر بازار، از سال 59 تا 61 به فراگیرى معارف اهل بیت(ع) پرداخت. او در همان کودکى و نوجوانى با قرآن انس داشت، از شش سالگى روزه مى گرفت، نماز اول وقتش ترک نمیشد، وجودش با انقلاب اسلامى پیوند خورده بود، در تظاهرات و نگهبانى ها حضور چشم گیر داشت، در جلسات قرآن و برپایى آن و تعلیم قرآن مى کوشید، به کارهاى خیر توجه داشت، اخلاقش خوش بود و دلش به قلب جبهه ها گره خورده بود.
او وارد منطقه شلمچه شد. طلبه مدرسه صدر، در عملیات رمضان، آرپى جى زن جبهه ها گردید.
چهار ماه از حضور او در جبهه گذشت و رضا با تمام وجود و راضى به حکم قضا، مجاهدت کرد و بعد از شهادت نیز چهارده سال دیگر در همانجا آرام ماند.
فرازی از وصیت نامه:
...وصیت من به مردم این است که با امام امت همکارى کنید و گوش به سخن امام خمینى بدهید.
...از مردم میخواهم که وحدت کلمه را حفظ کنند.