آرام بود و خوش برخورد، رابطه خیلى خوبى با خانواده داشت، خود را همیشه کوچکتر از بقیه مى دانست، در کارهاى خانه به مادر کمک مى کرد، اوقات فراغت خود را با مطالعه کتاب، رفتن به استخر و جلسات مذهبى مى گذرانید. عاشق شهادت بود و پا در رکاب عشق. در عملیات خرمشهر، کربلاى 3، 4 و 5 فعالیت چشمگیرى داشت.
این بسیجى عاشق، طلبه مدرسه امام صادق(ع) بود که به نداى امامش لبیک گفت و در سخت ترین شرایط جنگ حاضر گشت. در جبهه، تخلیه و امداد مجروحین را در واحد بهدارى به عهده داشت. در نهایت تیرى به گردن و ماهیچه پاى او اصابت کرد و پس از جراحى در اورژانس اهواز به شهادت رسید و به سرد خانه منتقل گردید. چون لباس هایش را در راه از بدنش خارج کرده و انداخته بودند، هویتش معلوم نبود. 22 روز به صورت مفقود ماند تا پدرش با دیدن وى، او را شناخت و به اصفهان باز گردانده شد. شهید سیّد محمّد سجادى دومین شهید خانواده است.
یاد او و برادرش سید محسن سجادى گرامى باد.
فرازی از وصیت نامه:
اى خانواده شهدا!... افتخار شما همین بس که خداوند تبارک و تعالى از میان این همه انسا نها خانواده شما را انتخاب کرده و فرزندتان را به درگاه خویش با لطف کرم پذیرفته و بدانید که این افتخار نصیب همه کس نمیشود.